مردی پشت نقاب قسمت اول (پارت ۶)
خانم جئون توی دفتر رئیس منتظر بود که دید رئیس جئون از در اومد داخل خانم جئون بلند شد
خانم جئون:سلام عزیزم
آقای جئون:آه اینجا چیکار میکنی
آقای جئون رفت پشت میزش نشست خانم جئون هم رفت پیشش
خانم جئون:توی خیریه کار داشتم گفتم ناهار هم باهم بخوریم
آقای جئون:امروز عصر جلسه دارم
خانم جئون:بلاخره ناهار که میخوریم
آقای جئون:باید برای جلسه آماده بشم وقت ندارم
خانم جئون:خیله خب
آقای جئون:آخه چرا بی خبر اومدی ها؟جلو کارمندا صورت خوشی نداری که بی دلیل بیای اینجا دیگه همچنین کاری نکن
خانم جئون:باشه معذرت میخوام
آقای جئون با بی اهمیتی چیزی نگفت و سرش رو به کارش گرم کرد که یهو در اتاق خورد آقای کو بود(منشی کو)به احترام خم شد
کو:ماشین آمادس قربان
آقای جئون رو به خانم جئون:تو برو خونه
بعد زودتر از منشی کو از در خارج شد و رفت منشی کو رو به خانم جئون کرد و به احترام خم شد و رفت
ویو خونه ی تهیونگ اینا:
م.ت:پس قراره امروز با قهوه جوش کار کنی؟
تهیونگ:ا..آره آمریکانو، اسپرسو،آب میخواد لاته و اسپرسو و شیر میخواد موکائم اسپرسو و شیر میخواد و شربته...
مادر تهیونگ تعجب کرد که چرا مکث کرد
تهیونگ:آه شربت شکلات
مادر تهیونگ لبخندی زد
م.ت:پسرم حرف نداره پس با احتیاط از خیابون رد شو
تهیونگ باشه
ویو کافی شاپ:
تهیونگ داشت از شیرو میجوشوند و با ا/ت کار میکرد ا/ت لبخند زد
ا/ت:اوه کارت عالی بود شیرو خوب جوش آوردی همینجوری ادامه بده باشه؟
تهیونگ:باشه
مدیر اونجا اومد
مدیر:خیله خب بچها یه سفارش از بخش برنامه ریزی شرکت آ سون داریم ۴تا آمریکانو میخوایم ۲تا هم لاته یکیشو شیرسویا درست کنید چون حساسیت داره
ا/ت:چشم
مدیر:ا/ت تو سفارش مشتری هارو بگیر تهیونگ و بومی هم سفارش هارو آماده میکنید یادتون نره روی لاته ای که شیرسویا داره حتما علامت بزنید که مشخص باشه
تهیونگ:چشم
مدیر رفت
بومی:من قهوه رو میجوشونم میشه تو شیرسویا رو بجوشونی لطفا
تهیونگ:ههه باشه
ا/ت هم داشت نگاهشون میکرد با لبخند که بومی گوشیش زنگ خورد
بومی:الو؟
تهیونگ:این شیرسویاست
بومی که حواسش نبود:باشه بزار اینجا
تهیونگ توی باکس داشت قهوه هارو میبرد که دوتا کارمند رو جلوی شرکت دید
تهیونگ:ام اومدم قهوه تحویل بدم
کارمندا قهوه رو گرفتن
تهیونگ:اونی که علامت داره لاته با شیرسویاست
دختره:اوه توجه نکرده بودم ممنون
ویو رزی:
منتطر وایساده بودم که میاچونگ رو دیدم دویدم به سمتش
رزی:خانم میاچونگ! سلام خانم میاچونگ من رزان پارک گزارشگر روزرویام از کی بی سی چونچئونم قبلا باهاتون تماس گرفتم
منیجرش:قبلا هم بهتون گفتم ایشون باهات مصاحبه نمیکنن برو
رزی:شنوندگان ما خانم میاچونگ رو به عنوان موسیقیدان منتخب
ادامه
خانم جئون:سلام عزیزم
آقای جئون:آه اینجا چیکار میکنی
آقای جئون رفت پشت میزش نشست خانم جئون هم رفت پیشش
خانم جئون:توی خیریه کار داشتم گفتم ناهار هم باهم بخوریم
آقای جئون:امروز عصر جلسه دارم
خانم جئون:بلاخره ناهار که میخوریم
آقای جئون:باید برای جلسه آماده بشم وقت ندارم
خانم جئون:خیله خب
آقای جئون:آخه چرا بی خبر اومدی ها؟جلو کارمندا صورت خوشی نداری که بی دلیل بیای اینجا دیگه همچنین کاری نکن
خانم جئون:باشه معذرت میخوام
آقای جئون با بی اهمیتی چیزی نگفت و سرش رو به کارش گرم کرد که یهو در اتاق خورد آقای کو بود(منشی کو)به احترام خم شد
کو:ماشین آمادس قربان
آقای جئون رو به خانم جئون:تو برو خونه
بعد زودتر از منشی کو از در خارج شد و رفت منشی کو رو به خانم جئون کرد و به احترام خم شد و رفت
ویو خونه ی تهیونگ اینا:
م.ت:پس قراره امروز با قهوه جوش کار کنی؟
تهیونگ:ا..آره آمریکانو، اسپرسو،آب میخواد لاته و اسپرسو و شیر میخواد موکائم اسپرسو و شیر میخواد و شربته...
مادر تهیونگ تعجب کرد که چرا مکث کرد
تهیونگ:آه شربت شکلات
مادر تهیونگ لبخندی زد
م.ت:پسرم حرف نداره پس با احتیاط از خیابون رد شو
تهیونگ باشه
ویو کافی شاپ:
تهیونگ داشت از شیرو میجوشوند و با ا/ت کار میکرد ا/ت لبخند زد
ا/ت:اوه کارت عالی بود شیرو خوب جوش آوردی همینجوری ادامه بده باشه؟
تهیونگ:باشه
مدیر اونجا اومد
مدیر:خیله خب بچها یه سفارش از بخش برنامه ریزی شرکت آ سون داریم ۴تا آمریکانو میخوایم ۲تا هم لاته یکیشو شیرسویا درست کنید چون حساسیت داره
ا/ت:چشم
مدیر:ا/ت تو سفارش مشتری هارو بگیر تهیونگ و بومی هم سفارش هارو آماده میکنید یادتون نره روی لاته ای که شیرسویا داره حتما علامت بزنید که مشخص باشه
تهیونگ:چشم
مدیر رفت
بومی:من قهوه رو میجوشونم میشه تو شیرسویا رو بجوشونی لطفا
تهیونگ:ههه باشه
ا/ت هم داشت نگاهشون میکرد با لبخند که بومی گوشیش زنگ خورد
بومی:الو؟
تهیونگ:این شیرسویاست
بومی که حواسش نبود:باشه بزار اینجا
تهیونگ توی باکس داشت قهوه هارو میبرد که دوتا کارمند رو جلوی شرکت دید
تهیونگ:ام اومدم قهوه تحویل بدم
کارمندا قهوه رو گرفتن
تهیونگ:اونی که علامت داره لاته با شیرسویاست
دختره:اوه توجه نکرده بودم ممنون
ویو رزی:
منتطر وایساده بودم که میاچونگ رو دیدم دویدم به سمتش
رزی:خانم میاچونگ! سلام خانم میاچونگ من رزان پارک گزارشگر روزرویام از کی بی سی چونچئونم قبلا باهاتون تماس گرفتم
منیجرش:قبلا هم بهتون گفتم ایشون باهات مصاحبه نمیکنن برو
رزی:شنوندگان ما خانم میاچونگ رو به عنوان موسیقیدان منتخب
ادامه
۱.۵k
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.