(پارت۳)
وقتی وارد کلاس شدن یون جئونگ همون پسریو دید که با موتور از کنارش رد شد.
-:این دیگه اینجا چیکار می کنه؟(با لحن تعجب)
=:خب بخاطر اینکه ناراحت نشی نگفتم ولی اینم تو کلاس ماعه.
جئونگ رفت کنارش و گفت:اگه بلد نیستی نباید موتور سواری کنی(با صدای بلند و عصبانی)
پسره:صداتو بیار پایین
-:اگه نیارم می خوای چیکار کنی؟
پسره:خودم میارمش پایین
-:نمی بینی که زانوم زخمی شده نظرت چیه که بگی ببخشید؟
پسره=مشکل من نبود تو باید حواستو جمع می کردی پس خفه شو و برو از کلاسم بیرون
-:اولاً با من درست صحبت کن دوماً من تو این کلاسم(با صدای بلند)
در همین موقع معلم وارد کلاس شد گفت: می بینم که دوباره دعوا سر پا کردین
-:ببخشید
معلم: خب بچه ها امروز یه دانش اموز جدید به اسم یون جئونگ داریم که متاسفانه بخاط اینکه باباش فوت کرده مجبور شده انتقالی بگیره، تسلیت می گم جئونگ
-:ممنونم
معلم:خب اگه دوست داری به همکلاسیات سلام کن
:_سلام من یون جئونگم
/:سلام
معلم:خب جئونگ یه جایی انتخاب کن بشین
توی کلاس فقط سه تا صندلیه خالی بود جئونگ رفت به سمت صندلی که سمت در بود ولی یه دختره گفت:اینجا پره
جئونگ رفت صندلی که وسط کلاس بود یه دختره دیگه گفت: اینجا هم پره
و اخرین صندلی که خالی بود پیش همون پسره بود که زانوی جئونگ و زخمی کرد
معلم:خب جئونگ برو بشین پیش جونگکوک
:-چی؟(با لحن تجب)
(پایان پارت۳)
خب بیبی هااا! اینم از پارت ۳ اگه از فیکم خوشتون اومد لطفا لایک کنید و منتظر نظراتون هستم و لطفا فالوم کنید
و پارت ۴ رو فردا می زارم
مرسییی💜💜💜💜
-:این دیگه اینجا چیکار می کنه؟(با لحن تعجب)
=:خب بخاطر اینکه ناراحت نشی نگفتم ولی اینم تو کلاس ماعه.
جئونگ رفت کنارش و گفت:اگه بلد نیستی نباید موتور سواری کنی(با صدای بلند و عصبانی)
پسره:صداتو بیار پایین
-:اگه نیارم می خوای چیکار کنی؟
پسره:خودم میارمش پایین
-:نمی بینی که زانوم زخمی شده نظرت چیه که بگی ببخشید؟
پسره=مشکل من نبود تو باید حواستو جمع می کردی پس خفه شو و برو از کلاسم بیرون
-:اولاً با من درست صحبت کن دوماً من تو این کلاسم(با صدای بلند)
در همین موقع معلم وارد کلاس شد گفت: می بینم که دوباره دعوا سر پا کردین
-:ببخشید
معلم: خب بچه ها امروز یه دانش اموز جدید به اسم یون جئونگ داریم که متاسفانه بخاط اینکه باباش فوت کرده مجبور شده انتقالی بگیره، تسلیت می گم جئونگ
-:ممنونم
معلم:خب اگه دوست داری به همکلاسیات سلام کن
:_سلام من یون جئونگم
/:سلام
معلم:خب جئونگ یه جایی انتخاب کن بشین
توی کلاس فقط سه تا صندلیه خالی بود جئونگ رفت به سمت صندلی که سمت در بود ولی یه دختره گفت:اینجا پره
جئونگ رفت صندلی که وسط کلاس بود یه دختره دیگه گفت: اینجا هم پره
و اخرین صندلی که خالی بود پیش همون پسره بود که زانوی جئونگ و زخمی کرد
معلم:خب جئونگ برو بشین پیش جونگکوک
:-چی؟(با لحن تجب)
(پایان پارت۳)
خب بیبی هااا! اینم از پارت ۳ اگه از فیکم خوشتون اومد لطفا لایک کنید و منتظر نظراتون هستم و لطفا فالوم کنید
و پارت ۴ رو فردا می زارم
مرسییی💜💜💜💜
۴.۸k
۰۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.