زندگی مافیایی
💜زندگی مافیایی💜
خب لایکا خوب بود راضی بودم ولی باید بیشتر باشه چون من دارم زحمت میکشم بعد تو لایک نمی کنی میری؟
الان دست خوشملتو بزار روی اون قلب بیرنگو قرمزش کن
قرمزش کردی؟
مرسیییییییییی❤️🔥💕
خب بچه ها گفته بودید اسمات باشه
♡______________________________________
یایی 💜
p.¹²
جیمین پرتم کرد رو تخت از ترس داشتم میمردم
جیمین: خب با من قهر میکنی ها الان که به فاکت دادم میفهمی
ا. ت: جیمین ترو خدا حق ببخشید حق
جیمین: دیگه دیره بیبی
روم خمی زد دستامو با کمربند پست به تخت
هرچی التماسش میکرد اون فقط به کار خودش ادامه میداد
ا. ت: ترو خدا حق ببخشید حق
جیمین: ساکت چیزی نشنوم (یکم داد)
گریم گرفته بود داشتم گریه میکردم
که جیمن رفت سمت لبم خیلی سریع میخوردشون تو دهنم مزه خونو حس میکردم دست از لبام کشید رفت سراغ گردنم کیس مارکت های وحشتناک میزاشت داشتم میمردم فقط گریه میکرم
ا. ت: ترو خدا جیمین حق
که جیمین در حالی داشت گردنمو میخورد یهو........
ا. ت: جغغغغغغغغغغغغغغ
جیمین واردم کردم خیلی بزرگ شده بود مطمئن بودم پاره میشم سریع تلمبه میزد منم هی گریه می کردم
ا. ت: ترو خدا جیمین دارم میمیرم حق
اصل عین خیالش نبود بیشتر زربه میزد که بین پاهام یه مایه داغی رو حس میکردم مطمئن بودم خونه
گریه هام بیشتر شد
جیمین: بهتر ددی صدام کنی
ا. ت: خواهش میکنم جیمین دارم میمرم حق بس کن حق
جیمین:تازه نصفشو کردم توت
ا.ت:با این حرفش دنیا رو سرم خراب شد
ا.ت:ترو خدااااا ولم کنننن حق دستو پامیزدم ولی نمیشد
بعدهزاران تلمبه زدن از توم در اورد بلندم کرد بردم توی حموم گذاشتم توی وان زیر دلمو ماساژ میداد که....
در گوشم گفت
جیمین: اگه یه بار دیگه اینجوری بام حرف بزنی از این بد تر سرت میارم اینکه چیزی نبود کاری میکنم تا 9ماه راه نری فهمیدی
که جیمین بلندم کرد خشکم کرد گذاشتم روی تخت خوابیدیم..............
خب اینم از این پارت دخاست دادت بودید اسمات باشت کیوتا لایکا زیاد باشه تا پارت بعدی رو بزارم کیوتا 💕💕فعل بای بای 💕💜💕❤️🔥💕❤️🔥💕❤️🔥💕
خب لایکا خوب بود راضی بودم ولی باید بیشتر باشه چون من دارم زحمت میکشم بعد تو لایک نمی کنی میری؟
الان دست خوشملتو بزار روی اون قلب بیرنگو قرمزش کن
قرمزش کردی؟
مرسیییییییییی❤️🔥💕
خب بچه ها گفته بودید اسمات باشه
♡______________________________________
یایی 💜
p.¹²
جیمین پرتم کرد رو تخت از ترس داشتم میمردم
جیمین: خب با من قهر میکنی ها الان که به فاکت دادم میفهمی
ا. ت: جیمین ترو خدا حق ببخشید حق
جیمین: دیگه دیره بیبی
روم خمی زد دستامو با کمربند پست به تخت
هرچی التماسش میکرد اون فقط به کار خودش ادامه میداد
ا. ت: ترو خدا حق ببخشید حق
جیمین: ساکت چیزی نشنوم (یکم داد)
گریم گرفته بود داشتم گریه میکردم
که جیمن رفت سمت لبم خیلی سریع میخوردشون تو دهنم مزه خونو حس میکردم دست از لبام کشید رفت سراغ گردنم کیس مارکت های وحشتناک میزاشت داشتم میمردم فقط گریه میکرم
ا. ت: ترو خدا جیمین حق
که جیمین در حالی داشت گردنمو میخورد یهو........
ا. ت: جغغغغغغغغغغغغغغ
جیمین واردم کردم خیلی بزرگ شده بود مطمئن بودم پاره میشم سریع تلمبه میزد منم هی گریه می کردم
ا. ت: ترو خدا جیمین دارم میمیرم حق
اصل عین خیالش نبود بیشتر زربه میزد که بین پاهام یه مایه داغی رو حس میکردم مطمئن بودم خونه
گریه هام بیشتر شد
جیمین: بهتر ددی صدام کنی
ا. ت: خواهش میکنم جیمین دارم میمرم حق بس کن حق
جیمین:تازه نصفشو کردم توت
ا.ت:با این حرفش دنیا رو سرم خراب شد
ا.ت:ترو خدااااا ولم کنننن حق دستو پامیزدم ولی نمیشد
بعدهزاران تلمبه زدن از توم در اورد بلندم کرد بردم توی حموم گذاشتم توی وان زیر دلمو ماساژ میداد که....
در گوشم گفت
جیمین: اگه یه بار دیگه اینجوری بام حرف بزنی از این بد تر سرت میارم اینکه چیزی نبود کاری میکنم تا 9ماه راه نری فهمیدی
که جیمین بلندم کرد خشکم کرد گذاشتم روی تخت خوابیدیم..............
خب اینم از این پارت دخاست دادت بودید اسمات باشت کیوتا لایکا زیاد باشه تا پارت بعدی رو بزارم کیوتا 💕💕فعل بای بای 💕💜💕❤️🔥💕❤️🔥💕❤️🔥💕
۹.۲k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.