پارت ۱۵:
-واسه شب اماده باش
+باشه ولی ....
-ولی چی؟
+اخه من اولین بارمه نمیدونم چه جوریه
-آآآآ راست میگی چه بهتر من بهت شب تمام نکات رو میگم
+باشه عشقم
پرش زمانی به شب
+یه لباس باز سفید پوشیدم و یکم ارایش ملایم کردم و استرس داشتم که چه جوریه که در باز شد و تهیونگ اومدتو و....
ویو تهیونگ:
رفتم داخل اتاق ساعت ۱۱:۳۰ شده بود به محض اینکه وارد شدم بورا رو با لباس باز دیدم و تحریک شدم نتونستم جلوی خودمو بگیرم سریع رفتم لبام و چسبوندم بهش و مک های عمیقی زدم دیگه داشت لباش کبود میشد رفتم بند لباس رو باز کردم و انداختمش رو تخت و روش شناور شدم و (لباس زیر تنسش نبود😐)کیس مارک های عمیقی از گردن تا شکمش زدم و لباس های خودم رو در اوردم و....
ویو بورا :
تهیونگ داشت همون جوری ادامه میداد که گفتم
+تهیونگاا
-چیه بیبی گرل
+ گفتی یه چیزی رو توضیح میدم د بگو دیگه
-باشه ببین عشقم من عضوم رو داخل تو میکنم ممکنه خیلیییی درد داشته باسه و چون اولین بارته ازت خون میاد
+واتتتتت اخه من میترسم
-نه نفسم عادت میکنی بزیم تو کارش؟
+ سرم رو به معنا مثبت تکون دادم
و....
ویو تهیونگ :
الام کاملا هر دو مون لخت بودیم همین که بورا اوکی رو را کشو رو باز کردم و**** رو برداشتم و با شمارش معکوس یه دفعه وارد بورا کردم و یه جیغ بلندی کشید همراه با گریه و...
ویو بورا:
و جیغ کشیدم و داشتم گریه میکزدم خیلیییی درد داشت که تهیونگ نگه داشت
-خوبی بیبی؟
+اره ادامه بده
بعد از ۲۵ دقیقه دیگه داشتم عادت میکردم و تهیونگ ضرباتش رو تند تر میکرد که بعد از ۳ساعت هر دو ارضا شدیم و رفیتم دوش گرفتیم و خوابیدیم.
شرط ۳۰ لایک
+باشه ولی ....
-ولی چی؟
+اخه من اولین بارمه نمیدونم چه جوریه
-آآآآ راست میگی چه بهتر من بهت شب تمام نکات رو میگم
+باشه عشقم
پرش زمانی به شب
+یه لباس باز سفید پوشیدم و یکم ارایش ملایم کردم و استرس داشتم که چه جوریه که در باز شد و تهیونگ اومدتو و....
ویو تهیونگ:
رفتم داخل اتاق ساعت ۱۱:۳۰ شده بود به محض اینکه وارد شدم بورا رو با لباس باز دیدم و تحریک شدم نتونستم جلوی خودمو بگیرم سریع رفتم لبام و چسبوندم بهش و مک های عمیقی زدم دیگه داشت لباش کبود میشد رفتم بند لباس رو باز کردم و انداختمش رو تخت و روش شناور شدم و (لباس زیر تنسش نبود😐)کیس مارک های عمیقی از گردن تا شکمش زدم و لباس های خودم رو در اوردم و....
ویو بورا :
تهیونگ داشت همون جوری ادامه میداد که گفتم
+تهیونگاا
-چیه بیبی گرل
+ گفتی یه چیزی رو توضیح میدم د بگو دیگه
-باشه ببین عشقم من عضوم رو داخل تو میکنم ممکنه خیلیییی درد داشته باسه و چون اولین بارته ازت خون میاد
+واتتتتت اخه من میترسم
-نه نفسم عادت میکنی بزیم تو کارش؟
+ سرم رو به معنا مثبت تکون دادم
و....
ویو تهیونگ :
الام کاملا هر دو مون لخت بودیم همین که بورا اوکی رو را کشو رو باز کردم و**** رو برداشتم و با شمارش معکوس یه دفعه وارد بورا کردم و یه جیغ بلندی کشید همراه با گریه و...
ویو بورا:
و جیغ کشیدم و داشتم گریه میکزدم خیلیییی درد داشت که تهیونگ نگه داشت
-خوبی بیبی؟
+اره ادامه بده
بعد از ۲۵ دقیقه دیگه داشتم عادت میکردم و تهیونگ ضرباتش رو تند تر میکرد که بعد از ۳ساعت هر دو ارضا شدیم و رفیتم دوش گرفتیم و خوابیدیم.
شرط ۳۰ لایک
۱۲.۳k
۱۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.