دکتر مافیا پارت ۴
____________
* پرش زمانی به دو روز بعد*
ا/ت ویو
تو این دو روز برگشتم به کارم داشتم شام درست میکردم که گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود جواب
صداش خیلی آشنا بود کوکه
*مکالمشون*
ا/ت : سلام بفرمایید
کوک: ا/ت منم کوک(نگران)
ا/ت : کوک تویی؟ چیزی شده ؟
کوک: آره زود باش بیا تهیونگ غش کرده همش داره هزیون میگه
ا/ت : باشه باشه الان سریع میایم
*پایان*
سریع زیر گاز رو خاموش کردم رفتم بالا سریع لباس پوشیدم و وسایل لازم رو برداشتم
راه افتادم سمت مکانی که کوک برام فرستاد
رسیدم اونجا وایی عجب خونه ای هست خونه نیست اصلا قصره سریع خودمو جمع و جور کردم و در زدم کوک در رو باز کرد آشفته بود
ا/ت : کجاست؟
چیزی نگفت و رفت منم دنبالش رفتم
رفتیم طبقه ی بالا تو یکی از اتاق ها
تهیونگ : نه نه نهههههههه
سریع شروع به کار کردم لباسش رو در آوردم واییی بخیه اش کمی باز شده ممکنه عفونت کرده باشع به کوک گفتم پمادی که بهش دادم رو بیاره تا اون موقعه منم بخیه اش رو باز کردم
واقعا عفونت کرده بود
پماد رو زدم که تهیونگ داد زد
به کوک گفتم بیرون وایسه
منم شروع به کار کردم
*پرش زمانی به ۲ ساعت بعد*
هوففف حالش بهتر شد رفتم بیرون کوک دوتا دستش رو گذاشته بود رو سرش تا منو دید سریع بلند شد
کوک: حالش چطوره؟ (نگران)
ا/ت : خوبه ولی باید بیشتر مراقبش باشی بخیه اش باز شده بود عفونت کرد الان بهتره احتمالا ۲ ساعت دیگه بیدار میشه
کوک: ممنونم ازت
ا/ت چیزی نگفت حس کرد یه اتفاقی قراره بیفته سریع رفت بالا و حدسش درست بود تب کرده بود
کوک پشت سرش اومد بهش گفت که یه سطل آب یخ با دستمال بیاره
تهیونگ کل روز رو بیهوش بود
کوک ویو
*کمی فلش بک*
داشتم با تهیونگ حرف میزدم که یهو غش کرد گرفتمش هرچی صداش میکردم جواب نمیداد بردمش تو اتاق که شروع به هزیون گفتن کرد به ا/ت زنگ زدم
۲ ساعت گذشته بود و ا/ت پایین نیومده بود خیلی نگران شدم که بعدش اومد و گفت حالش خوبه
ولی یدفعه رفت بالا منم پشت سرش رفتم گفت که برم سطل آب یخ و دستمال بیارم
شب شده بود و ا/ت پیشش بود بهش گفتم استراحت کنه من حواسم بهش هست گفتش نه خودم انجامش میدم
*پرش زمانی به فردا*
شرط :
۶ تا لایک
۶ تا کامنت
* پرش زمانی به دو روز بعد*
ا/ت ویو
تو این دو روز برگشتم به کارم داشتم شام درست میکردم که گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود جواب
صداش خیلی آشنا بود کوکه
*مکالمشون*
ا/ت : سلام بفرمایید
کوک: ا/ت منم کوک(نگران)
ا/ت : کوک تویی؟ چیزی شده ؟
کوک: آره زود باش بیا تهیونگ غش کرده همش داره هزیون میگه
ا/ت : باشه باشه الان سریع میایم
*پایان*
سریع زیر گاز رو خاموش کردم رفتم بالا سریع لباس پوشیدم و وسایل لازم رو برداشتم
راه افتادم سمت مکانی که کوک برام فرستاد
رسیدم اونجا وایی عجب خونه ای هست خونه نیست اصلا قصره سریع خودمو جمع و جور کردم و در زدم کوک در رو باز کرد آشفته بود
ا/ت : کجاست؟
چیزی نگفت و رفت منم دنبالش رفتم
رفتیم طبقه ی بالا تو یکی از اتاق ها
تهیونگ : نه نه نهههههههه
سریع شروع به کار کردم لباسش رو در آوردم واییی بخیه اش کمی باز شده ممکنه عفونت کرده باشع به کوک گفتم پمادی که بهش دادم رو بیاره تا اون موقعه منم بخیه اش رو باز کردم
واقعا عفونت کرده بود
پماد رو زدم که تهیونگ داد زد
به کوک گفتم بیرون وایسه
منم شروع به کار کردم
*پرش زمانی به ۲ ساعت بعد*
هوففف حالش بهتر شد رفتم بیرون کوک دوتا دستش رو گذاشته بود رو سرش تا منو دید سریع بلند شد
کوک: حالش چطوره؟ (نگران)
ا/ت : خوبه ولی باید بیشتر مراقبش باشی بخیه اش باز شده بود عفونت کرد الان بهتره احتمالا ۲ ساعت دیگه بیدار میشه
کوک: ممنونم ازت
ا/ت چیزی نگفت حس کرد یه اتفاقی قراره بیفته سریع رفت بالا و حدسش درست بود تب کرده بود
کوک پشت سرش اومد بهش گفت که یه سطل آب یخ با دستمال بیاره
تهیونگ کل روز رو بیهوش بود
کوک ویو
*کمی فلش بک*
داشتم با تهیونگ حرف میزدم که یهو غش کرد گرفتمش هرچی صداش میکردم جواب نمیداد بردمش تو اتاق که شروع به هزیون گفتن کرد به ا/ت زنگ زدم
۲ ساعت گذشته بود و ا/ت پایین نیومده بود خیلی نگران شدم که بعدش اومد و گفت حالش خوبه
ولی یدفعه رفت بالا منم پشت سرش رفتم گفت که برم سطل آب یخ و دستمال بیارم
شب شده بود و ا/ت پیشش بود بهش گفتم استراحت کنه من حواسم بهش هست گفتش نه خودم انجامش میدم
*پرش زمانی به فردا*
شرط :
۶ تا لایک
۶ تا کامنت
۱۶.۲k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.