فیک جین قله سیاه

فیک جین قله سیاه
(پارت۳۴)
از زبان ات
توی خونه نشسته بودم و منتظر بودم تا یوری چیزی پیدا کنه یوری اومد گفت ات خونه پر از دوربین و شونوت گفت برای ماشینمون جعبه سیاه درست کرده تا هرچی ما میگی مو بشنوه گوشیم زنگ خورد گفتم بله چی میخای گفت اروم خانومی دم در یه چیزی به سگت بگو بره برداره گفتم خفه شو با یوری درست حرف بزن گفتم من تونستم خواهرتو بکشم پس کاری نداره توهم میکشم گفت ات حوصم سر رفت چقدر ور ور میکنی و گوشیو قطع کرد انقدر اعصبی بودم گوشیمو محکم زد به زمین یوری یه بسته خیلی بزرگ اورد وقتی بازش کردم چهرم نقاشی شده بود جین اومد گفت ات اینو کی فرستاده باخودم فکر کردم اگه بهش بگم یه دشمن سرسخت جدید دارم که فکر میکنم میخواد مخ بزنه گفتم یوری اینو درست کرده جین که بزارم توی اتاقم جین گفت ات من عاشقتم اون وقت تو میخوای عکستو‌بزاری توی اتاقت بده به من قبل خواب تماشات کنم گفتم جین من همیشه کنارتم اما باشه جین عکسو باخودش برد گوشیم زنگ خورد گفت چرا حقیقتو بهش نگفتی گفت اوه راستی اگه میخوای منو ببینی بهت یه ادرس میدم تنها بیا گفتم‌من که کل دوربیناتو نابود کردم چطوری انقدر دقیق زنگ میزنی بعدشم مگه احمقم که بیام و تله باشه ادرسو من میدم و توهم بدون محافظ میای دلم‌میخواد ببینم کدومم مون میمیریم گفت باشه اما از جاهای شلوغ خوشم نمیاد گفتم منم همینطور پس چی خیال کردی فکر کردی جلوی مردم‌خون‌خونریزی راه میندازیم گوشیو قطع کردم
از زبان جانگ بونگ
ات خیلی ساده لوح بیاد اونجا تا من از هدفم لذت ببرم
از زبان جین
به نقاشی توی چشمای ات نگاه میکنم یه چیزی مشکوک