why you
part⁵
پ.یونا:بیا دختر اینا هم ببر اونجا
یونا:باشه حالا مگه چقدر اتاقمو پر کرده
م.ب.جیمین:جیمین بیا ببین اینا عکسای گربت نیست
جیمین:کو....اِ چرا خودشه این سو سو هست"سرد"
یونا:هوی چیکار ناموس مردم داری اون عکسو بده من"عصبی کیوت"
مینا:تو درازی برو ازش بگیر
ته:نمیخوام
سولا:یونگی یونا گناه داره
یونگی:نه نداره
یونا:بده من اونو پد......."مینا جلو دهنشو گرفت"
مینا:بی تر ادب
یونا:بده من پدرصگ"کیوت"
جیمین:نمیدم تو عکس گربه منو چیکارش داری"سرد"
م.ب.جیمین:از مارا چخبر
جیمین:داره با شوهرش عشق میکنه "سرد"
م.ب.جیمین:تو میدونستی
جیمین:اون رفیق صمیمی منه ما از دبیرستان باهم بودیم منو مارا و تام" سرد"
یونا:بابا اونو بده من
پ.یونا:بیا
یونا:اخیش بالاخره گرفتم"احساس رضایت"
جیمین:الانم کلت میشکنه"چهار پایه رو انداخت-سرد"
یونا:اییییییییی کلم مرتیکه خر"رفت"
م.ب.جیمین:نوه گلم امشب شام خانوادگیه توهم میای
یونا:خانم پارک قبل از جبران دوهفته سرکار نبودنم یه سوال سو سو کجاعه"ذوق"
جیمین:خونمه"سرد"
م.ب.جیمین:نه اجوما فرستادتش الانم تو ماشینه
یونا:ذوق"اکلیلی"
سو سو:میو "کیوت"
یونا:چه گربه کیوتی"غش رفت"
سو سو:میو؟
جیمین:از مسیح برای کشتنش ممنون"سرد"سوسو تو ماشین
یونا:بیا ببینمت کوچولو
سوسو:"صورت یونا رو لیس میزنه"
یونا:وایییی سوسو اگر ادم بودی حتما باهات را میزدم
جیمین:احمق اون سوسو رو بزار تو ماشین"داد"
بادیگارد:حتما
یونا:سو سو بای بای"ناراحت" خب من میرم خونم
جیمین:سوسو ولش کن "تعجب"
یونا:اِ مرد یارو من دیگه میرم
ویو یونا
بعد از رفتن سوسو رفتم تو ماشینو بسمت سئول حرکت کردم وقتی رسیدم یه هودی مشکی که ۲ سایز برام بزرگتر بود بایه شلوار کارگو مشکی پوشیدم و رفتم شرکت تا ساعت ۹ شب اندازه ۲ هفته ای که نبودم کار کردم که خانم پارک زنگم زد و بعداز کلی مکالمه برام ادرس عمارت پارک رو فرستاد منم بعد کلی اسرار خانم پارک رفتم اونجا
بادیگارد:شما
یونا:منو خانم پارک فرستاده
م.جیمین این چه وضعیه کی تو رو فرستاده دختر باید لباس دخترونه بپوشه
م.ب.جیمین:یونا دختره میتونی از روی موهاش بفهمی که با ۲۰ سال سنی که داره تا پایین زانوشه ولی الان که موهاشو دم اسبی بسته موهاش اومده بالا
م.جیمین:یونا کیه
پ.جیمین:مادر جان شما چرا طرف یه ادم غریبه رو میگیرین
جیمین:سوسو نپر تو اب"عصبی"
یونا:سوسوووووووووووووو "ذوق"
جیا:کجا میری سوسو گربه همسر منه
جیمین:من به حرف هیچکس جز مامان بزرگ گوش نمیدم و اونم گفت جیا نباید باهات ازدواج کنه"سرد"سلام دزد گربه
یونا:گگگگ"زبون در اورد"
م.جیمین:ولی این دختر خیلی استایلش بده
جیا:جیمین من حداقل لباس دخترونه میپوشم
یونا:سوسو بیا اینجا "خنده-کنار اب"
م.ب.جیمین: من با اینکه جیمین قبول نکرده با یونا..
پ.یونا:بیا دختر اینا هم ببر اونجا
یونا:باشه حالا مگه چقدر اتاقمو پر کرده
م.ب.جیمین:جیمین بیا ببین اینا عکسای گربت نیست
جیمین:کو....اِ چرا خودشه این سو سو هست"سرد"
یونا:هوی چیکار ناموس مردم داری اون عکسو بده من"عصبی کیوت"
مینا:تو درازی برو ازش بگیر
ته:نمیخوام
سولا:یونگی یونا گناه داره
یونگی:نه نداره
یونا:بده من اونو پد......."مینا جلو دهنشو گرفت"
مینا:بی تر ادب
یونا:بده من پدرصگ"کیوت"
جیمین:نمیدم تو عکس گربه منو چیکارش داری"سرد"
م.ب.جیمین:از مارا چخبر
جیمین:داره با شوهرش عشق میکنه "سرد"
م.ب.جیمین:تو میدونستی
جیمین:اون رفیق صمیمی منه ما از دبیرستان باهم بودیم منو مارا و تام" سرد"
یونا:بابا اونو بده من
پ.یونا:بیا
یونا:اخیش بالاخره گرفتم"احساس رضایت"
جیمین:الانم کلت میشکنه"چهار پایه رو انداخت-سرد"
یونا:اییییییییی کلم مرتیکه خر"رفت"
م.ب.جیمین:نوه گلم امشب شام خانوادگیه توهم میای
یونا:خانم پارک قبل از جبران دوهفته سرکار نبودنم یه سوال سو سو کجاعه"ذوق"
جیمین:خونمه"سرد"
م.ب.جیمین:نه اجوما فرستادتش الانم تو ماشینه
یونا:ذوق"اکلیلی"
سو سو:میو "کیوت"
یونا:چه گربه کیوتی"غش رفت"
سو سو:میو؟
جیمین:از مسیح برای کشتنش ممنون"سرد"سوسو تو ماشین
یونا:بیا ببینمت کوچولو
سوسو:"صورت یونا رو لیس میزنه"
یونا:وایییی سوسو اگر ادم بودی حتما باهات را میزدم
جیمین:احمق اون سوسو رو بزار تو ماشین"داد"
بادیگارد:حتما
یونا:سو سو بای بای"ناراحت" خب من میرم خونم
جیمین:سوسو ولش کن "تعجب"
یونا:اِ مرد یارو من دیگه میرم
ویو یونا
بعد از رفتن سوسو رفتم تو ماشینو بسمت سئول حرکت کردم وقتی رسیدم یه هودی مشکی که ۲ سایز برام بزرگتر بود بایه شلوار کارگو مشکی پوشیدم و رفتم شرکت تا ساعت ۹ شب اندازه ۲ هفته ای که نبودم کار کردم که خانم پارک زنگم زد و بعداز کلی مکالمه برام ادرس عمارت پارک رو فرستاد منم بعد کلی اسرار خانم پارک رفتم اونجا
بادیگارد:شما
یونا:منو خانم پارک فرستاده
م.جیمین این چه وضعیه کی تو رو فرستاده دختر باید لباس دخترونه بپوشه
م.ب.جیمین:یونا دختره میتونی از روی موهاش بفهمی که با ۲۰ سال سنی که داره تا پایین زانوشه ولی الان که موهاشو دم اسبی بسته موهاش اومده بالا
م.جیمین:یونا کیه
پ.جیمین:مادر جان شما چرا طرف یه ادم غریبه رو میگیرین
جیمین:سوسو نپر تو اب"عصبی"
یونا:سوسوووووووووووووو "ذوق"
جیا:کجا میری سوسو گربه همسر منه
جیمین:من به حرف هیچکس جز مامان بزرگ گوش نمیدم و اونم گفت جیا نباید باهات ازدواج کنه"سرد"سلام دزد گربه
یونا:گگگگ"زبون در اورد"
م.جیمین:ولی این دختر خیلی استایلش بده
جیا:جیمین من حداقل لباس دخترونه میپوشم
یونا:سوسو بیا اینجا "خنده-کنار اب"
م.ب.جیمین: من با اینکه جیمین قبول نکرده با یونا..
۴.۴k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.