مافیا من pt10
وقتی که رسیدیم زنگذخونه رو زدم
که بابام اومد دم در
+اومدم خونه
ا/ب: خوش اومدی ولی باید بهت بگم باید برگردی تو دیگه تو خونه ی من جایی نداری
+چی چی داری میگی هاا من دخترتم
ا/ب اهان حالا شدی دخترم اره برگرد برو
ویو کوک
تو ماشین نشسته بودم که دیدم
ات هنوز نرفته تو خونه و داره با پدرش بحث میکنه
نمیدونم چرا حرسی شدم و رفتم پیشش
- اتفاقی افتاده ؟( یکی از ابروهاش و بالا انداخته)
ا/ب چشمم روشن با پسرا میگردی
+اره بتو ربطی نداره مگه من که دخترت نیستم
ا/ب دختره ی هرزه
ویو ات
اومد بزنتم من چشمامو بسته بودم که دیدم اتفاقی نیوفتاد که دیدم کوک دستشو گرفته
( فیلم هندی😂)
بابام دستشو از دست کوک کشید بیرون
-ات بیا بریم
+کجا ؟
-خونه من
بابام درو بست
+اههه باشع
دوباره سوار ماشین شدیم
-تا یمدت باید پیش من بمونی
+باشه ولی تا وقتی خونه بخرم
-اوم ..اوک
بیین ببینیم داستان عاشقی اینا چجوریه
بنظرتون اینا زندگی خوبی در کنار هم دارن
بریم ببینیم
منتظر پارت بعد باشید
شرطا ۲۵ تا لایک 🤍🙃 راستی پایان غمگین باشه یا شاد ؟ تو کامنتا نظرتونو بگین ممنون
که بابام اومد دم در
+اومدم خونه
ا/ب: خوش اومدی ولی باید بهت بگم باید برگردی تو دیگه تو خونه ی من جایی نداری
+چی چی داری میگی هاا من دخترتم
ا/ب اهان حالا شدی دخترم اره برگرد برو
ویو کوک
تو ماشین نشسته بودم که دیدم
ات هنوز نرفته تو خونه و داره با پدرش بحث میکنه
نمیدونم چرا حرسی شدم و رفتم پیشش
- اتفاقی افتاده ؟( یکی از ابروهاش و بالا انداخته)
ا/ب چشمم روشن با پسرا میگردی
+اره بتو ربطی نداره مگه من که دخترت نیستم
ا/ب دختره ی هرزه
ویو ات
اومد بزنتم من چشمامو بسته بودم که دیدم اتفاقی نیوفتاد که دیدم کوک دستشو گرفته
( فیلم هندی😂)
بابام دستشو از دست کوک کشید بیرون
-ات بیا بریم
+کجا ؟
-خونه من
بابام درو بست
+اههه باشع
دوباره سوار ماشین شدیم
-تا یمدت باید پیش من بمونی
+باشه ولی تا وقتی خونه بخرم
-اوم ..اوک
بیین ببینیم داستان عاشقی اینا چجوریه
بنظرتون اینا زندگی خوبی در کنار هم دارن
بریم ببینیم
منتظر پارت بعد باشید
شرطا ۲۵ تا لایک 🤍🙃 راستی پایان غمگین باشه یا شاد ؟ تو کامنتا نظرتونو بگین ممنون
۶.۲k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.