اد پیشی
صبح با نور آفتاب بلند شدم من تو یه کافه کار میکنم و لیا دوستم قراره اونجا تازه وارد بشه
و همین کاره کافه هم بزور تونستم پیدا کنم برادرم که این گراز میخوره و میخوابه منم باید خرجو مخارج زندگیم رو بدم
اوه اصلا یادم رفته بود معرفی کنم خودم رو
سلام من لی ا.ت هستم یه دختره ۱۸ ساله و یه برادر دارم که خیلی ک*ن گشاده
برادرم میگه که من تصادف کردم ولی من اصلا معنی حرفشو نمیدونم و اسمش هست سو هون
خب خلاصه بلند شدم تختم رو مرتب کردم و رفتم تو آشپز خونه اسپرسو رو درست کردم و با یه کولوچه خوردم یه نگاهی به اتاق کون گشاد کردم و دیدم خوابه خودش کور شه بلند شه رفتم لباسمو پوشیدم(پارت بعد)
و رفتم سرکار وارد کافه شدم و با رئیس سلام کردم و رفتم سریع برق هارو روشن کردم که دیدم لیا اومد
ا.ت. سلام کجا بودی تا الان
لیا. خواب موندم حواسم نبود ، مشتری نیومد
ا.ت. نه
منو لیا گرم حرف زدن بودیم که چند تا مشتری اومدن
ا.ت. لیا تو برو سفارش بگیر ازشون من ظرف هارو بشورم
لیا. خب من که بلد نیستم باید بهم یاد بدی
ا.ت. هوففف خیلی خب تو بیا ظرف هارو بشور من میرم
از بقیهمشتری ها سفارش گرفتم تا رسیدم به میز شماره ۵ که یه مرده با استایل سیاه و ماسک دار اونجاست
ا.ت. سفارشتون چیه اقا(به مولا تو کافه کار نکردم)
یه نگاهی بهم کرد و یکم مکث کرد و گفت
شوگا. اسپرسو
ا.ت. مرسی
ویو شوگا
هر روز که ا.ت میرفت کافه من حواسم بهش بود از وقتی که تصادف کرده از دسته اون داداش هرزش باهاش کات کردم و هنوز ولی عاشقشم نمیدونم چیکار کنم ولی هر جوری که هست باید مواظبش باشم
و...
امید وارم خوشتون اومده باشه کیوتا 🫀❤️🩹💜بای تا پارت بعدی🫰💕
و همین کاره کافه هم بزور تونستم پیدا کنم برادرم که این گراز میخوره و میخوابه منم باید خرجو مخارج زندگیم رو بدم
اوه اصلا یادم رفته بود معرفی کنم خودم رو
سلام من لی ا.ت هستم یه دختره ۱۸ ساله و یه برادر دارم که خیلی ک*ن گشاده
برادرم میگه که من تصادف کردم ولی من اصلا معنی حرفشو نمیدونم و اسمش هست سو هون
خب خلاصه بلند شدم تختم رو مرتب کردم و رفتم تو آشپز خونه اسپرسو رو درست کردم و با یه کولوچه خوردم یه نگاهی به اتاق کون گشاد کردم و دیدم خوابه خودش کور شه بلند شه رفتم لباسمو پوشیدم(پارت بعد)
و رفتم سرکار وارد کافه شدم و با رئیس سلام کردم و رفتم سریع برق هارو روشن کردم که دیدم لیا اومد
ا.ت. سلام کجا بودی تا الان
لیا. خواب موندم حواسم نبود ، مشتری نیومد
ا.ت. نه
منو لیا گرم حرف زدن بودیم که چند تا مشتری اومدن
ا.ت. لیا تو برو سفارش بگیر ازشون من ظرف هارو بشورم
لیا. خب من که بلد نیستم باید بهم یاد بدی
ا.ت. هوففف خیلی خب تو بیا ظرف هارو بشور من میرم
از بقیهمشتری ها سفارش گرفتم تا رسیدم به میز شماره ۵ که یه مرده با استایل سیاه و ماسک دار اونجاست
ا.ت. سفارشتون چیه اقا(به مولا تو کافه کار نکردم)
یه نگاهی بهم کرد و یکم مکث کرد و گفت
شوگا. اسپرسو
ا.ت. مرسی
ویو شوگا
هر روز که ا.ت میرفت کافه من حواسم بهش بود از وقتی که تصادف کرده از دسته اون داداش هرزش باهاش کات کردم و هنوز ولی عاشقشم نمیدونم چیکار کنم ولی هر جوری که هست باید مواظبش باشم
و...
امید وارم خوشتون اومده باشه کیوتا 🫀❤️🩹💜بای تا پارت بعدی🫰💕
۳.۰k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.