تکپادتی
#تکپارتی
از کوکی
ویو ا/ت
دیروز با کوک دعوام شد و هنوز از دستش خیلی عصبیم و فکرم درگیرشه از طرفی هم هه جین بهم پیام داده که بریم بار ولی میدونم اگه برم از دستم خیلی عصبی میشه ولی کوک ساعت ده شب برمیگرده خونه پس اگه برم میتونم ساعت نه برگردم ! اماده شدم و ی لباس خوشگل باز پوشیدم و ی ارایش هوس انگیز کردم و رفتم
ویو کوک
میخواستم از دل ا/ت دربیارم پس کارامو زودتر تموم کردم تا سوپرایزش کنم و از دلش دربیارم
[ فلش بک ساعت 9 تو خونه ی کوک ]
رمز درو زدم وارد خونه شدم ... خیلی تاریک و ساکت بود فکر کردم ا/ت خوابیده اروم و بی سروصدا وارد اتاق خواب شدم ولی کسی نبود
_ ا/تتتتتتتت
****
_ ا/تتتت کجایی ؟!
هرچی صداش زدم صدایی نشنیدم پس از طریق ردیابی که به گوشیش وصل بود دنبالش گشتم ... چی ؟! ... رفته بار ؟! ... اونم بدون اجازه ؟! ... اعصابم رید .. سریع سوئیچ ماشین رو برداشتم و سریع ترین سرعت خودمو رسوندم به بار ... با چشمام دنبالش میگشتم ولی هرجا رو نگاه میکردم اون نبود ... رفتم طبقه بالا و ...
+ نههههههه
صدای جیغ ا/ت بود ... در اتاق رو باز کردم و دیدم ا/ت لخ/ت رو تخته و ی پسره عوضی هم وایستاده [ نکته : کوک اینجا فکر میکنه که اون پسره به ا/ت تجا/وز کرده چون اهم اون پسره تحر/یک نبود ]
_ هییییییییی عوضیه*
انقدر اون پسر رو زدم که خون بالا اورد ... لباس ا/ت رو تنش کردم ... انقدر لباسش باز بود که ملافه تخت رو برداشتم دورش پیچیدم بلندش کردم بردمش تو ماشین !
توی راه
+من نمیخواستم بیام ( از ترس مستیت پریده )
_ خفه شو ا/ت فقط خفه شو بزار برسیم خونه دارم برات
ا/ت از ترس و استرس بدنش میلرزید ولی این باعث نمیشد دلم به رحم بیاد
رسیدن خونه
ا/ت رو بردمش تو اتاق و انداختمش رو تخت .... لباسش رو تو تنش پاره کردم و لباس خودم رو دراوردم و بدون اینکه بخوام به قبل و بعدش فکر کنم با ی ضرب کل عضوم رو واردش کردم که جیغش رفت هوا [ نکته : ا/ت و کوک هیچ رابطه ای باهم نداشتن و ا/ت باک/رس ... و فقط توی خونه باهم زندگی میکنن چون عاشق همن و کوک که مستقل و ا/تم یتیمه ]
محکم و سریع تلم/به میزدم ... چطور کسی که تا 40 مین پیش رابطه داشته الان انقدر تن/گه فاخ .
[ فلش بک زمان ار/ضا شدن ]
کامم رو توی ا/ت خالی کردم کنارش دراز کشیدم ... دستم رو گذاشتم رو عضوش و انگشت وسطم رو گذاشتم وسط عضوش دیدم هنوز نبض داره .
مو
_ اههههه نبض داری ... چطوری تویی که 1 ساعت پیش ی رابطه داشتی هنوز نبض داری ؟!
و دوتا از انگشتام رو واردش کردم
+ کوک کافیه ... تمومش کن
اینو که گفت دوتا از انگشتای دیگم رو هم واردش کردم !
که به موهام چنگ انداخت . [ 5 مین بعد ] بنظرم این تنبیه کافی بود بلند شدم و انگشتام رو از ا/ت کشیدم بیرون که متوجه شدم کل انگشتام خونیه !
_ ا/ت ... تو ....
از کوکی
ویو ا/ت
دیروز با کوک دعوام شد و هنوز از دستش خیلی عصبیم و فکرم درگیرشه از طرفی هم هه جین بهم پیام داده که بریم بار ولی میدونم اگه برم از دستم خیلی عصبی میشه ولی کوک ساعت ده شب برمیگرده خونه پس اگه برم میتونم ساعت نه برگردم ! اماده شدم و ی لباس خوشگل باز پوشیدم و ی ارایش هوس انگیز کردم و رفتم
ویو کوک
میخواستم از دل ا/ت دربیارم پس کارامو زودتر تموم کردم تا سوپرایزش کنم و از دلش دربیارم
[ فلش بک ساعت 9 تو خونه ی کوک ]
رمز درو زدم وارد خونه شدم ... خیلی تاریک و ساکت بود فکر کردم ا/ت خوابیده اروم و بی سروصدا وارد اتاق خواب شدم ولی کسی نبود
_ ا/تتتتتتتت
****
_ ا/تتتت کجایی ؟!
هرچی صداش زدم صدایی نشنیدم پس از طریق ردیابی که به گوشیش وصل بود دنبالش گشتم ... چی ؟! ... رفته بار ؟! ... اونم بدون اجازه ؟! ... اعصابم رید .. سریع سوئیچ ماشین رو برداشتم و سریع ترین سرعت خودمو رسوندم به بار ... با چشمام دنبالش میگشتم ولی هرجا رو نگاه میکردم اون نبود ... رفتم طبقه بالا و ...
+ نههههههه
صدای جیغ ا/ت بود ... در اتاق رو باز کردم و دیدم ا/ت لخ/ت رو تخته و ی پسره عوضی هم وایستاده [ نکته : کوک اینجا فکر میکنه که اون پسره به ا/ت تجا/وز کرده چون اهم اون پسره تحر/یک نبود ]
_ هییییییییی عوضیه*
انقدر اون پسر رو زدم که خون بالا اورد ... لباس ا/ت رو تنش کردم ... انقدر لباسش باز بود که ملافه تخت رو برداشتم دورش پیچیدم بلندش کردم بردمش تو ماشین !
توی راه
+من نمیخواستم بیام ( از ترس مستیت پریده )
_ خفه شو ا/ت فقط خفه شو بزار برسیم خونه دارم برات
ا/ت از ترس و استرس بدنش میلرزید ولی این باعث نمیشد دلم به رحم بیاد
رسیدن خونه
ا/ت رو بردمش تو اتاق و انداختمش رو تخت .... لباسش رو تو تنش پاره کردم و لباس خودم رو دراوردم و بدون اینکه بخوام به قبل و بعدش فکر کنم با ی ضرب کل عضوم رو واردش کردم که جیغش رفت هوا [ نکته : ا/ت و کوک هیچ رابطه ای باهم نداشتن و ا/ت باک/رس ... و فقط توی خونه باهم زندگی میکنن چون عاشق همن و کوک که مستقل و ا/تم یتیمه ]
محکم و سریع تلم/به میزدم ... چطور کسی که تا 40 مین پیش رابطه داشته الان انقدر تن/گه فاخ .
[ فلش بک زمان ار/ضا شدن ]
کامم رو توی ا/ت خالی کردم کنارش دراز کشیدم ... دستم رو گذاشتم رو عضوش و انگشت وسطم رو گذاشتم وسط عضوش دیدم هنوز نبض داره .
مو
_ اههههه نبض داری ... چطوری تویی که 1 ساعت پیش ی رابطه داشتی هنوز نبض داری ؟!
و دوتا از انگشتام رو واردش کردم
+ کوک کافیه ... تمومش کن
اینو که گفت دوتا از انگشتای دیگم رو هم واردش کردم !
که به موهام چنگ انداخت . [ 5 مین بعد ] بنظرم این تنبیه کافی بود بلند شدم و انگشتام رو از ا/ت کشیدم بیرون که متوجه شدم کل انگشتام خونیه !
_ ا/ت ... تو ....
۱۵.۴k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.