ماه انتقام ( part 2 )
هانول : تو......چی....داری....میگی ؟ ( داد ، گریه ) سوبین بغلم کرد
سوبین : آروم باش هانول ، گریه نکن ! هانول : چطور میتونم گریه نکنم ، نههههههه سوآآآآآآآ
تو بغل سوبین انقدر گریه میکردم که لباسش خیس شده بود .
" ویو سوبین "
یهو هانول با چشمای قرمز یَقَه ی لباس رو با دوتا دستاش گرفت ، هانول : کی.... جرعت کرده به.....سوآ دست بزنه ( داد ) اون کی بودهههه!! سوبین : هانول آروم باش . هانول : چطور تونسته سوآ رو از من بگیره ( گریه ) ائوم : من میدونم اون کی بود ( بغض )
یقمو ول کرد و رفت جلوی ائوم زانو زد ، دستاش رو گرفت . هانول : کی بوده ، بهم بگو ! خواهش میکنم ( گریه )
" ویو هانول "
ائوم خم شد و پشت گوشم اسم یه نفر گفت . ائوم : جئون جونگ کوک ، دوست پسر سو آ ! و بعد تو صورتم نگاه کرد .
هانول : غیر ممکنه ! خود دوست پسرش ..... آئوم : آره .
چند دقیقه بعد از حرف ائوم همه رفتن و فقط من و ائوم موندیم ؛ اشکام رو پاک کردمو صورتم رو شستم . رو به روی ائوم نشستم ؛ هانول : در موردش میدونی ؟ ائوم : آره ! جئون جونگ کوک ، متولد 1997 ، از یه خانواده پولدار ، پسر رئیس شرکت گوشی سامسونگ ، از ۲ سال پیش سوآ و جونگ کوک شروع به قرار گذاشتن کردن ( از وقتی که دانشگاهشون شروع شد ) روز 5 ژوئن ، جونگ کوک و سوآ با هم دعوا میکنن که جونگ کوک به سمت سوآ میره و اونو میزنه ، انقدر میزنه که خون بالا میاره . سوآ فرار میکنه ، و به یک بیمارستان میره که روز بعدش فوت میکنه . این خبر به گوش سهام داران و کسانی که تو شرکت پدرش جونگ کوک کار میکنن میرسه که یجورایی آبروی جونگ کوک و پدرش میره . پدرش جونگ کوک رو از شرکت اخراج و از خونه بیرون میکنه .
از 7 ژوئن به بعد هیچکس جونگ کوک رو ندیده ، کلا غیبش زده ! این چیزیه که من این چند وقت پیدا کردم .
هانول : پسره ی حرو*مزاده ! (بغض)
هانول : ائوم ! ائوم : بله ؟ هانول : من انتقام سوآ رو میگیرم ، اون عوضی رو پیدا میکنم . آئوم : از این حرفا نزن ، میدونی با کی طرف میشی ! هانول : برام مهم نیس یارو کیه و چیکارس ، من انتقامم رو از اون عوضی میگیرم . آئوم : باشه ، منم هستم ! کمکت میکنم .
ادامش فردا
شبتون بخیر🦋
سوبین : آروم باش هانول ، گریه نکن ! هانول : چطور میتونم گریه نکنم ، نههههههه سوآآآآآآآ
تو بغل سوبین انقدر گریه میکردم که لباسش خیس شده بود .
" ویو سوبین "
یهو هانول با چشمای قرمز یَقَه ی لباس رو با دوتا دستاش گرفت ، هانول : کی.... جرعت کرده به.....سوآ دست بزنه ( داد ) اون کی بودهههه!! سوبین : هانول آروم باش . هانول : چطور تونسته سوآ رو از من بگیره ( گریه ) ائوم : من میدونم اون کی بود ( بغض )
یقمو ول کرد و رفت جلوی ائوم زانو زد ، دستاش رو گرفت . هانول : کی بوده ، بهم بگو ! خواهش میکنم ( گریه )
" ویو هانول "
ائوم خم شد و پشت گوشم اسم یه نفر گفت . ائوم : جئون جونگ کوک ، دوست پسر سو آ ! و بعد تو صورتم نگاه کرد .
هانول : غیر ممکنه ! خود دوست پسرش ..... آئوم : آره .
چند دقیقه بعد از حرف ائوم همه رفتن و فقط من و ائوم موندیم ؛ اشکام رو پاک کردمو صورتم رو شستم . رو به روی ائوم نشستم ؛ هانول : در موردش میدونی ؟ ائوم : آره ! جئون جونگ کوک ، متولد 1997 ، از یه خانواده پولدار ، پسر رئیس شرکت گوشی سامسونگ ، از ۲ سال پیش سوآ و جونگ کوک شروع به قرار گذاشتن کردن ( از وقتی که دانشگاهشون شروع شد ) روز 5 ژوئن ، جونگ کوک و سوآ با هم دعوا میکنن که جونگ کوک به سمت سوآ میره و اونو میزنه ، انقدر میزنه که خون بالا میاره . سوآ فرار میکنه ، و به یک بیمارستان میره که روز بعدش فوت میکنه . این خبر به گوش سهام داران و کسانی که تو شرکت پدرش جونگ کوک کار میکنن میرسه که یجورایی آبروی جونگ کوک و پدرش میره . پدرش جونگ کوک رو از شرکت اخراج و از خونه بیرون میکنه .
از 7 ژوئن به بعد هیچکس جونگ کوک رو ندیده ، کلا غیبش زده ! این چیزیه که من این چند وقت پیدا کردم .
هانول : پسره ی حرو*مزاده ! (بغض)
هانول : ائوم ! ائوم : بله ؟ هانول : من انتقام سوآ رو میگیرم ، اون عوضی رو پیدا میکنم . آئوم : از این حرفا نزن ، میدونی با کی طرف میشی ! هانول : برام مهم نیس یارو کیه و چیکارس ، من انتقامم رو از اون عوضی میگیرم . آئوم : باشه ، منم هستم ! کمکت میکنم .
ادامش فردا
شبتون بخیر🦋
۲۰.۳k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.