🌱🍒پیله تنهایی من
🌱🍒پیله تنهایی من
نمی دانم چرا مدتهاست
نسیم هم کوی احساس مرا گم کرده..
باورم نمیشود
تو در این نزدیکی...
ولی از دور مرا می خوانی !
هیچ می دانی
مدتها بی آنکه خود بدانی
در عمق چشمان کسی می زیستی
که وجود تو
حکم آغاز نفسهایش بود.
و نگاهت...
در واپسین لحظه ی افتادن پروانه به خاک
تکیه گاهی شد
از پیله ی تنهایی او محکم تر!
هیچ می دانی
کیست آن پیکری از خاموشی
که نور احساست را تو به آن بخشیدی؟؟؟
ولی اکنون مرا
جز عشق ورزیدن تو کاری نیست
پس مرا اینچنین تنها مگذار ...🌱🍒
نمی دانم چرا مدتهاست
نسیم هم کوی احساس مرا گم کرده..
باورم نمیشود
تو در این نزدیکی...
ولی از دور مرا می خوانی !
هیچ می دانی
مدتها بی آنکه خود بدانی
در عمق چشمان کسی می زیستی
که وجود تو
حکم آغاز نفسهایش بود.
و نگاهت...
در واپسین لحظه ی افتادن پروانه به خاک
تکیه گاهی شد
از پیله ی تنهایی او محکم تر!
هیچ می دانی
کیست آن پیکری از خاموشی
که نور احساست را تو به آن بخشیدی؟؟؟
ولی اکنون مرا
جز عشق ورزیدن تو کاری نیست
پس مرا اینچنین تنها مگذار ...🌱🍒
۱۶.۰k
۲۱ تیر ۱۴۰۱