You didn't tell me the truth
You didn't tell me the truth
Part¹²
•شب حمله عمارت کوک•
شین بی خودش رو نمیبخشید و میگفت تقصیر اونه که ات اینجوری شده و یونگی و جیهوپ سعی در آروم کردنش داشتن کوک و تهیونگ سوجین و سومین و یونا هم درحال نقشه کشیدن بودن جیمین و نامجون و جین هم اون وستا میپلکیدن
شینبی:یونگی اوما همش تقصیر منه اگه ات نمیومد دنبال من اینجوری نمیشد
کوک:بس کن شینبی تقصیر منه من بهش گفتم ارزش نداره اون نمیدونست تو خواهرمه و بهش گفتم ارزش تو ازش بیشتره
با این حرف گریه شینبی بیشتر شد
•عمارت سوکبین•
د.س:بگو ببینم حست چیه که اینجوری کردم بدنتو خوشت میاد؟ رایگان تتو زدم برات
ات تفشو میندازه زمین
د.س:ببینم کوک به تو ادب یاد نداده همین الان گوشیم رو میارم قه وویس براش بگیر هرچی خواستی به عنوان غزل خداحافظی بگو منم هر چی گفتی پاک نمیکنم
ات فقط سر تکون داد و بعد دستیار سوکبین گوشی رو جلو اورد
ات:انیو کوکشی حالا خوبه دیگه اصلا فکر نکن بخاطر حرفت اومدم خواستم...خواستم خودمو بهت ثابت کنم که فکر کنم کردم شینبی رو نجات دادم سوجین وسومین اوپا و یونا اونی شاد زندگی کنی سومین تو هم زودتر زن بگیر بقیه اعضا شما هم امیدوارم حالتون خوب باشه و بمونه البته منم تقریبا حالم خوبه و بعدا هم دنبالم نیایین ولی آقا شما قبرمو بهشون میگی کجاست دیگه؟ به هنوان درخواستم نگو
و اتمام ویس و بعد سکوت...همه جا سکوت بود اما یک صدا سکوت رو شکست اونم صدای بنگ تفنگ بود
•عمارت کوک•
عمارت شلوغ بود جیمین و نامجون و جین ول میگشتن یونگی و جیهوپ سعی در آروم کردنش شینبی داشتن و تهیونگ یونا سوجین و سومین هم با کوک نقشه میکشیدن همه با صدای دنگ گوشی کوک ساکت شدن و بعد وویس بود وویس از طرف دستیار کوک
صدای وویس:انیو کوکشی ناراحت نباش فکرکن بخاطر حرفت رفتم نه بخاطر اینکه خودم بهت ثابت کنم یونا شی سوجین و سومین خوشحالم که داشتمتون فراموشم کنین و به زندگی ادامه بدین سومین یادت نره کهزن بگیری به نظرم شینبی مناسبه اها بقیه اعضا شما هم دوستام بودین دوستتون دارم خداحافظ و بعد صدای بنگ آخرین صدای وویس بود همه ساکت بودن و هیچی نمیگفتن شینبی و یونا بغلشون گرفته بود تمام افراد ناراحت بودن یعنی صدای بنگ برای چی بود؟
•فلش بک•
•عمارت سوکبین•
د.س:مطمئنی؟
ات:آره
د.س:چرا میخوای دق کنن؟
ات:نه اونا باید فکر کنن من مردم خا منم بتونم به کارم برسم
د.س:هرجور خودت میخوای من نمیدونم
•پایان فلش بک•
*end*
Part¹²
•شب حمله عمارت کوک•
شین بی خودش رو نمیبخشید و میگفت تقصیر اونه که ات اینجوری شده و یونگی و جیهوپ سعی در آروم کردنش داشتن کوک و تهیونگ سوجین و سومین و یونا هم درحال نقشه کشیدن بودن جیمین و نامجون و جین هم اون وستا میپلکیدن
شینبی:یونگی اوما همش تقصیر منه اگه ات نمیومد دنبال من اینجوری نمیشد
کوک:بس کن شینبی تقصیر منه من بهش گفتم ارزش نداره اون نمیدونست تو خواهرمه و بهش گفتم ارزش تو ازش بیشتره
با این حرف گریه شینبی بیشتر شد
•عمارت سوکبین•
د.س:بگو ببینم حست چیه که اینجوری کردم بدنتو خوشت میاد؟ رایگان تتو زدم برات
ات تفشو میندازه زمین
د.س:ببینم کوک به تو ادب یاد نداده همین الان گوشیم رو میارم قه وویس براش بگیر هرچی خواستی به عنوان غزل خداحافظی بگو منم هر چی گفتی پاک نمیکنم
ات فقط سر تکون داد و بعد دستیار سوکبین گوشی رو جلو اورد
ات:انیو کوکشی حالا خوبه دیگه اصلا فکر نکن بخاطر حرفت اومدم خواستم...خواستم خودمو بهت ثابت کنم که فکر کنم کردم شینبی رو نجات دادم سوجین وسومین اوپا و یونا اونی شاد زندگی کنی سومین تو هم زودتر زن بگیر بقیه اعضا شما هم امیدوارم حالتون خوب باشه و بمونه البته منم تقریبا حالم خوبه و بعدا هم دنبالم نیایین ولی آقا شما قبرمو بهشون میگی کجاست دیگه؟ به هنوان درخواستم نگو
و اتمام ویس و بعد سکوت...همه جا سکوت بود اما یک صدا سکوت رو شکست اونم صدای بنگ تفنگ بود
•عمارت کوک•
عمارت شلوغ بود جیمین و نامجون و جین ول میگشتن یونگی و جیهوپ سعی در آروم کردنش شینبی داشتن و تهیونگ یونا سوجین و سومین هم با کوک نقشه میکشیدن همه با صدای دنگ گوشی کوک ساکت شدن و بعد وویس بود وویس از طرف دستیار کوک
صدای وویس:انیو کوکشی ناراحت نباش فکرکن بخاطر حرفت رفتم نه بخاطر اینکه خودم بهت ثابت کنم یونا شی سوجین و سومین خوشحالم که داشتمتون فراموشم کنین و به زندگی ادامه بدین سومین یادت نره کهزن بگیری به نظرم شینبی مناسبه اها بقیه اعضا شما هم دوستام بودین دوستتون دارم خداحافظ و بعد صدای بنگ آخرین صدای وویس بود همه ساکت بودن و هیچی نمیگفتن شینبی و یونا بغلشون گرفته بود تمام افراد ناراحت بودن یعنی صدای بنگ برای چی بود؟
•فلش بک•
•عمارت سوکبین•
د.س:مطمئنی؟
ات:آره
د.س:چرا میخوای دق کنن؟
ات:نه اونا باید فکر کنن من مردم خا منم بتونم به کارم برسم
د.س:هرجور خودت میخوای من نمیدونم
•پایان فلش بک•
*end*
۲.۴k
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.