قاتل پارت ۵

کیت
نههههههههه
میخوای بامن چیکار کنی آشغال
نههههههههههههه.
جیمز
خفه شو تو خانواده ی منو کشتی اما ولش کن اونا برام مهم نبودن اما همینکه قسط داشتی مادر منو بکشی کافیه تا برای کشتنت
کافیه.
کیت
نههههه من فقط میخواستم انتقام برادرم رو بگیرم، اهههههههههههههه.
جیمز
دیگه چیزی نمونده بود با آب جوش توی دستم داشتم میرفتم سمتش نزدیکش شدم
چهرش توی سایه مهو شده بود و منم اهمیتی نمی دادم با سرعت آب جوش رو روی بدنش ریختم وقتی داشت جیغ می‌کشید از توی سایه بیرون اومد بدن و چهرش مثل فرشته ها زیبا بود
جای سوختگی روی کمرش مثل شعله های آتش شده بود دستاش رو باز کردم گفتم اگه نمیخوای دوباره روت آب‌جوش بریزم باید با من ازدواج کنی.
کیت
باید چی بهش بگم پسر جذاب و پولداریه اما، ما قاتل خانواده ی همدیگه هستیم از یک طرف هم اگه قبول نکنم میمیرم
یک نقشه دارم قبول میکنم بعد از پشت بهش خنجر میزنم آره این گزینه ی بهتریه
جیمز
اگه بخواد از پشت بهم خنجر بزنه چی باید چهار چشمی مواظبش باشم
کیت
با صدای بلند جواب داد
بلهههههههه
بعد به آرومی گفتم قبوله من باهات ازدواج میکنم.
جیمز
چه خوب انتزار نداشتم قبول کنی