سناریو (وقتی غیرتی میشی و......)
#سناریو
#استری_کیدز
مجری دختر که چسبیده بود به اعضارو عین سگ زدی
چان در حالی که پشماش ریخته بود داشت نگاهت میکرد و دهنش وا مونده بود
لینو : آه... ماشاالله...این دختر رو من بزرگ کردم ممممممنننن
چانگبین هم همراه با چان پشماش ریخته
هیون : خدای من....یعنی بخاطر من اینقدر غیرتی شده ؟
لینو : کی گفته بخاطر تو شده ؟
هیون : من گفتم ؟
لینو : تو گوه خور.......
سونگمین دست به سینه نگاهت میکرد : نه...زیاد خوب نمیزنه
فلیکس : ها؟
جونگین: مثل اینکه سونگمین تمایل داره دختره رو پاره کنه
جیسونگ : هی ...مردیم از خوشی
#استری_کیدز
مجری دختر که چسبیده بود به اعضارو عین سگ زدی
چان در حالی که پشماش ریخته بود داشت نگاهت میکرد و دهنش وا مونده بود
لینو : آه... ماشاالله...این دختر رو من بزرگ کردم ممممممنننن
چانگبین هم همراه با چان پشماش ریخته
هیون : خدای من....یعنی بخاطر من اینقدر غیرتی شده ؟
لینو : کی گفته بخاطر تو شده ؟
هیون : من گفتم ؟
لینو : تو گوه خور.......
سونگمین دست به سینه نگاهت میکرد : نه...زیاد خوب نمیزنه
فلیکس : ها؟
جونگین: مثل اینکه سونگمین تمایل داره دختره رو پاره کنه
جیسونگ : هی ...مردیم از خوشی
۳۸.۸k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.