پارت پنجم عشق مافیایی
پارت پنجم عشق مافیایی
ا.ت . راستی قطع نکن کی بیام
جیمین. آآآآ ساعت ۶
ا.ت. اوکی پس ۱ ساعت دیگه میبینمت بای
جیمین بای
پایان مکالمه
ا.ت ویو
اول رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم و یه هودی مشکی با نوشته سفید و یه شلوار مشکی جذب پوشیدم و یه آرایش دارک کردم و به بکهیون گفتم تنها میرم پس سوار ماشینم شدم و ساعت ۶ رسیدم بار
ا.ت
ویو واقعا گشنم بود ولی توجهی نکردم و رفتم داخل و دنبال جیمین گشتم دیدم یه دختر هی خودشو به زور به جیمین میماله
دختره. ددی بیا بریم خوشگذرونیم.
جیمین. از اینجا گمشو من یکی دیگرو دوست دارم و دارم باهاش ازدواج میکنم
دختره. چرا ددی
ا.ت ویو
حتما منظورش منم هه
ا.ت . اگه گم نشی گمت میکنم هرزه [داد عصبانی که لرزه به آدم میندازه]
دختره. هق ددی اون هرزه هق بهم هق گفت هرزه [گریه الکی]
همچنان ا.ت ویو
اون لحظه نمیدونم چیشد ولی گفتم
ا.ت. کسی به جز من حق نداره به عشقم بگه ددی [ داد عصبانی]
جیمین ویو
اون لحظه ذوق کردم یعنی اونم دوسم داره امشب میخواستم بهش اعتراف کنم وایی
دختره. ددی هق هق. بای بای
کات حساس خلاصه بای
ا.ت . راستی قطع نکن کی بیام
جیمین. آآآآ ساعت ۶
ا.ت. اوکی پس ۱ ساعت دیگه میبینمت بای
جیمین بای
پایان مکالمه
ا.ت ویو
اول رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم و یه هودی مشکی با نوشته سفید و یه شلوار مشکی جذب پوشیدم و یه آرایش دارک کردم و به بکهیون گفتم تنها میرم پس سوار ماشینم شدم و ساعت ۶ رسیدم بار
ا.ت
ویو واقعا گشنم بود ولی توجهی نکردم و رفتم داخل و دنبال جیمین گشتم دیدم یه دختر هی خودشو به زور به جیمین میماله
دختره. ددی بیا بریم خوشگذرونیم.
جیمین. از اینجا گمشو من یکی دیگرو دوست دارم و دارم باهاش ازدواج میکنم
دختره. چرا ددی
ا.ت ویو
حتما منظورش منم هه
ا.ت . اگه گم نشی گمت میکنم هرزه [داد عصبانی که لرزه به آدم میندازه]
دختره. هق ددی اون هرزه هق بهم هق گفت هرزه [گریه الکی]
همچنان ا.ت ویو
اون لحظه نمیدونم چیشد ولی گفتم
ا.ت. کسی به جز من حق نداره به عشقم بگه ددی [ داد عصبانی]
جیمین ویو
اون لحظه ذوق کردم یعنی اونم دوسم داره امشب میخواستم بهش اعتراف کنم وایی
دختره. ددی هق هق. بای بای
کات حساس خلاصه بای
۱۱.۰k
۲۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.