فیک وقتی بهت خیانت کردو میخواستی خودتو بکشی
p8
*لیا میخواست بیاد ا.ت رو بزنه که یهو جیمین دست اونو گرفت و گفت:
_:داری از حدت میگذری پارک لیا....(عربده)
=:هووشش دستمو ول کن ببینم نه اینکه قبلا دوستای صمیمی بودیم.......
_:خودت داری میگی قبلا
+:بسهههههههههههههه(جیغغغ)
+:اصلا من اینجا اضافیم من میرممممممم
=:آره هرزه ی عوضی حقته باید از اینجا بری تو باعث شدی ما بهم بزنیم(بغض
سگی)
_:لیا چرا خفه نمیشی هاااااا؟
=:هق....هق...هق
*۲ساعت بعد*
*لیا ویو*
حالا که اینطوره میبینیم خانم ا.ت که جیمین از منم بچه دار میشه...(دختره ی...)
رفتم و توی یه آب یه قرص تحریک کننده ریختم و گذاشتم روی میز..........
بعد از چند مین دیدم که.......
*جیمین ویو*
یکم تشنه م شد رفتم و دیدم یه آب روی اپن عه رفتم و ازش خوردم.....
بعد چند مین دمای بدنم حسابی بالا رفته بود درسته من تحریک شده بودم.....حتما کار اون لیا بود پس بگو توی آشپز خونه چیکار داشت ا.تم که حاملست الان باید چیکار کنم...؟؟
+:جی....جیمین چیشده؟چرا انقدر عرق کردی؟
_:اون لیای عوضی تو آبی که خوردم قرص تحریک کننده ریخته بود.....الانم اهههه...واقعا گرممه و تحریک شدم.....
+:اوه شیبال پس چیکار کنیم؟
*چند مین بعد ا.ت ویو*
دیدم که جیمین حالش بدتر شده و بیشتر عرق کرده و در این حال واقعا جذاب شده.....پس بهش گفتم..........
+:جی...جیمین؟
_:اههه.....چیهههه؟(خمار)
+:من راضیم....
_:به چی؟
+:اینکه برای خوب شدنت با لیا رابطه داشته باشی......(بغضی که خفه کرده)
_: چی ولی....آه.. نمیخوام از اون بچه دار شم
+:مجبورییییی.....نمیبینی حالتو؟
_:درست میشم...اهه
*همون موقع لیا اومد از در خونه داخل خونه و ............*
پارت بعدی ویژه اسماته😈😈😈
*لیا میخواست بیاد ا.ت رو بزنه که یهو جیمین دست اونو گرفت و گفت:
_:داری از حدت میگذری پارک لیا....(عربده)
=:هووشش دستمو ول کن ببینم نه اینکه قبلا دوستای صمیمی بودیم.......
_:خودت داری میگی قبلا
+:بسهههههههههههههه(جیغغغ)
+:اصلا من اینجا اضافیم من میرممممممم
=:آره هرزه ی عوضی حقته باید از اینجا بری تو باعث شدی ما بهم بزنیم(بغض
سگی)
_:لیا چرا خفه نمیشی هاااااا؟
=:هق....هق...هق
*۲ساعت بعد*
*لیا ویو*
حالا که اینطوره میبینیم خانم ا.ت که جیمین از منم بچه دار میشه...(دختره ی...)
رفتم و توی یه آب یه قرص تحریک کننده ریختم و گذاشتم روی میز..........
بعد از چند مین دیدم که.......
*جیمین ویو*
یکم تشنه م شد رفتم و دیدم یه آب روی اپن عه رفتم و ازش خوردم.....
بعد چند مین دمای بدنم حسابی بالا رفته بود درسته من تحریک شده بودم.....حتما کار اون لیا بود پس بگو توی آشپز خونه چیکار داشت ا.تم که حاملست الان باید چیکار کنم...؟؟
+:جی....جیمین چیشده؟چرا انقدر عرق کردی؟
_:اون لیای عوضی تو آبی که خوردم قرص تحریک کننده ریخته بود.....الانم اهههه...واقعا گرممه و تحریک شدم.....
+:اوه شیبال پس چیکار کنیم؟
*چند مین بعد ا.ت ویو*
دیدم که جیمین حالش بدتر شده و بیشتر عرق کرده و در این حال واقعا جذاب شده.....پس بهش گفتم..........
+:جی...جیمین؟
_:اههه.....چیهههه؟(خمار)
+:من راضیم....
_:به چی؟
+:اینکه برای خوب شدنت با لیا رابطه داشته باشی......(بغضی که خفه کرده)
_: چی ولی....آه.. نمیخوام از اون بچه دار شم
+:مجبورییییی.....نمیبینی حالتو؟
_:درست میشم...اهه
*همون موقع لیا اومد از در خونه داخل خونه و ............*
پارت بعدی ویژه اسماته😈😈😈
۴.۱k
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.