پارت ۲۶
پارت ۲۶
- نمی خوام دیگه باهاش باشی میفهمی ؟ تو فقط متعلق به منی !
همین طور که به چشماش نگاه می کردم حرفش رو تایید کردم ....
- دختر خوب ، بدنت فقط برای منه ، تو فقط با من به لذت میرسی میفهمی ، فقط با من ...
+ فقط با تو
با جواب من بوسه دیگری رو آغاز کرد
با باز شدن دهنم زبونش رو داخل دهنم برد و لذت مضاعفی رو بهم تزریق کرد
من که از شهوت نفس برید بودم
+ کو .. کوک
- چیزی می خوای بیبی ؟
+ من .. آه..من
کوک منظورمو فهمید
از درد چشمامو بستم
- دکتر خیلی هورمونی شدی
کوک با دست آزادش نوکه سینه ی راستم رو نشگون گرفت
با یه حرکت لباسو لباس زیرمو در آورد
به منظره ی رو به روش خیره شد
بوسه ای به عضوم زد که صدای من بلند شد
+ اهههه .... آه.. کوک .. اوممم
- از حس الانت بهم بگو ا/ت
+ من ..آه عالیم فقط .. فقط درد دارم
- من تو رو از تمام درد ها دور میکنم ا/ت از همشون در عوضش فقط خودم بهت درد میدم زیبا نیست ؟ تو با کنار من بودن بهترین ها رو تجربه میکنی
+ اههه
با نالیدن من کوک شروع کرد به هندجاب کردن با صدای ناله های من به کارش شدت بخشید
من که لذت وصف نشدنی ای رو تجربه میکردم و سرم رو به عقب هدایت کردم
کوک که همینطور به حرکاتش سرعت میداد بوسه ای به لبام زد
_دوسش داشتی ؟
+دوسش داشتم
کوک بوسه ی کوتاهی به لبام زد و لب هاش رو به گوشم رسوند
- بیشتر می خوای ؟....
پایان پارت ۲۶
لایک کنید لطفا ♥️🙏
- نمی خوام دیگه باهاش باشی میفهمی ؟ تو فقط متعلق به منی !
همین طور که به چشماش نگاه می کردم حرفش رو تایید کردم ....
- دختر خوب ، بدنت فقط برای منه ، تو فقط با من به لذت میرسی میفهمی ، فقط با من ...
+ فقط با تو
با جواب من بوسه دیگری رو آغاز کرد
با باز شدن دهنم زبونش رو داخل دهنم برد و لذت مضاعفی رو بهم تزریق کرد
من که از شهوت نفس برید بودم
+ کو .. کوک
- چیزی می خوای بیبی ؟
+ من .. آه..من
کوک منظورمو فهمید
از درد چشمامو بستم
- دکتر خیلی هورمونی شدی
کوک با دست آزادش نوکه سینه ی راستم رو نشگون گرفت
با یه حرکت لباسو لباس زیرمو در آورد
به منظره ی رو به روش خیره شد
بوسه ای به عضوم زد که صدای من بلند شد
+ اهههه .... آه.. کوک .. اوممم
- از حس الانت بهم بگو ا/ت
+ من ..آه عالیم فقط .. فقط درد دارم
- من تو رو از تمام درد ها دور میکنم ا/ت از همشون در عوضش فقط خودم بهت درد میدم زیبا نیست ؟ تو با کنار من بودن بهترین ها رو تجربه میکنی
+ اههه
با نالیدن من کوک شروع کرد به هندجاب کردن با صدای ناله های من به کارش شدت بخشید
من که لذت وصف نشدنی ای رو تجربه میکردم و سرم رو به عقب هدایت کردم
کوک که همینطور به حرکاتش سرعت میداد بوسه ای به لبام زد
_دوسش داشتی ؟
+دوسش داشتم
کوک بوسه ی کوتاهی به لبام زد و لب هاش رو به گوشم رسوند
- بیشتر می خوای ؟....
پایان پارت ۲۶
لایک کنید لطفا ♥️🙏
۳.۶k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.