میکا:خب بزارید یه توضیحی بدم
میکا: خب بزار یه توضیحی بدم چون مطمئنم الان همگی کامل گیج شدید، مادر جونگکوک یک ماه بعد از بدنیا اومدنش سرطان میگیره و بعد از شش ماه فوت میشه و پدر جونگکوک ، اون رو مقصر میدونه! و برادر بابای جونگکوک و زنش یعنی، پدر و مادر جیمین وضع مالی خوبی نداشتن و بابای جونگکوک با اینکه خیلی پول داشت اما پول دوستیش اجازه نمیداد به برادرش کمک کنه، بعداز بدنیا اومدن جیمین خانواده ی جیمین کاملا ورشکست میشن و بابای جیمین برای اینکه پول دربیاره دست به دزدی میزنه. و تا پنج سالگی جیمین که یه بار وقتی درحال دزدی هست صاحب خونه ای که داشته می دزدیده از راه میرسه و بابای جیمین اون رو میکشه، و در نهایت حکم اع دا م بهش میدن و بابای جیمین اینجوری میمیره و مادرش هم بعد از چندروز سکته قلبی میکنه و میمیره.. و باز هم بابای جونگکوک میگه اگه جیمین نمیومد هیچوقت اینجوری نمیشد. و برای همین از جونگکوک و جیمین متنفره, حالا ازونور بابای جونگکوک به خاطر همین پول دوستیش میخواد کاری کنه که مدیر قبلی، یعنی مدیر دوسال پیش بازنشسته بشه و ازون دانشگاه بره، چون اگه اون بره مدیر میشه بابای جونگکوک! گرفتید چیشد دیگه؟ 🤡♡)
۱.۲k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.