☆مرگ یا عشق ☆ part⁵⁶
رفتیم داخل و دیدیم ک جین غذا درست کرده نشستیم خوردیم و بعدش ظرفارو تمیز کردیم رفتم سمت کوک و...
ا.ت:کوکیی بیا بریم بگردیممم*کیوت
کوک:باش بریم
جیمین:منم میام
کوک:و........(ا.ت حرفشو قطع کرد)
ا.ت:باشه
بعد با کوک و موچی رفتیم دور دور ک ی بستنی فروشی دیدمممم
ا.ت:کوککککک بستنیییییی
کوک:بریم بگیریم
جیمین:من میگیرم
ا.ت:باش
منو کوک موندیم جیمین رف ک بستنی بگیره
بعد چن مین اومد
جیمین:این واس ت
بستنی منو داد
ا.ت:عه هنوز یادتههه
جیمین:بعله
جیمین:اینم واس ت
بستنی کوک و داد،،،بعد شروع کردیم ب خوردن
ویو کوک
باید ب جیمین بفهمونم ک د.ت مال منههه
اگا داشت بستنیشو میخورد ک لبش کثیف شد منم. رفتم سمت لبش و با زبونم تمیزش کردم
ویو جیمین
او اون الان چیکار کرد حتما الان ا.ت واکنش نشون میده
ا.ت:کوکککک
کوک:بلههه
ا.ت: مگ جیمین میدونههههه
کوک:الان دیگه میدونه
چی میگه چیو میدونم
جیمین:قضیه چیه؟¿
ا.ت:کوکیی بیا بریم بگردیممم*کیوت
کوک:باش بریم
جیمین:منم میام
کوک:و........(ا.ت حرفشو قطع کرد)
ا.ت:باشه
بعد با کوک و موچی رفتیم دور دور ک ی بستنی فروشی دیدمممم
ا.ت:کوککککک بستنیییییی
کوک:بریم بگیریم
جیمین:من میگیرم
ا.ت:باش
منو کوک موندیم جیمین رف ک بستنی بگیره
بعد چن مین اومد
جیمین:این واس ت
بستنی منو داد
ا.ت:عه هنوز یادتههه
جیمین:بعله
جیمین:اینم واس ت
بستنی کوک و داد،،،بعد شروع کردیم ب خوردن
ویو کوک
باید ب جیمین بفهمونم ک د.ت مال منههه
اگا داشت بستنیشو میخورد ک لبش کثیف شد منم. رفتم سمت لبش و با زبونم تمیزش کردم
ویو جیمین
او اون الان چیکار کرد حتما الان ا.ت واکنش نشون میده
ا.ت:کوکککک
کوک:بلههه
ا.ت: مگ جیمین میدونههههه
کوک:الان دیگه میدونه
چی میگه چیو میدونم
جیمین:قضیه چیه؟¿
۷.۳k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.