پارت ۱ ( برادرخونده )
زندگی چهره خوبو بدو بهم نشون دادی لبخند هایی که میزدم تا حالم خوب باشه رو نشونم دادی گریه هایی رو که واسه خلاصیم از دردام بودو نشونم دادی خیلی خوب تو نقش های مختلف بازی می کنی ولی در اخر همه چی به نفع تو میشه سرنوشت . از خودم متنفرم کاش منم باهاشون میمردم میترسم وقتی بهش فکر می کنم این سرنوشت منه از بچه گی تنها چیزی که نصیبم شد تنهایی بود دفتر خاطراتمو بستم توان خوندن هیچکدوم ازخاطره ی اون روزارو ندارم با فکر کردن به گذشته اشکام راه خودشونو پیدا کردن و دونه دونه جاری شدن نه من نباید گریه کنم من الان حالم خوبه زندگی خوبی دارم پس نباید به اون گذشته نحس فکر کنم روی تختم دراز کشیدم به سقف اتاقی که چند سالی میشه توش زندگی میکنم خیره شدم نفس راحتی کشیدم حالا جام امنه دیگه اون گذشته برام اهمیت ندارن اشکامو پاک کردمو با خودم گفتم ازت ممنونم من حالم خوبه
از تختم پایین اومدم خیلی گرسنم برم یه چی بخورم با دو به طرف اشپزخونه رفتم در یخچالو باز کردم خوب حالا چی بخورم نودل خوبه یه نودل برا خودم درست میکنم بعد از اینکه نودلو خوردم حالا نوبت خوابه با دو به سمته کاناپه رفتم و دراز کشیدم موبایلمو از جیب هودیم در اوردم مامان یه پیام گذاشته بود پیامو بازش کردم مامان:الی عزیزم شب دیر میام شامو تنها بخور من خونه خاله یونا هستم اگه خواستی می تونی بیای بای اوومممم چی بگم برم یا نه باوا اصن حوصلشو ندارم نمیرم صفحه اینستاگراممو باز کردم همه تو مجازی مشغول زندگی هستن ههههه چه حرفی زدم 😂😂😂استوری که گذاشته بودمو باز کردم خودمو نودلم بودیم که همین چند دقیقه پیش نوش جون شد خیلی خوشمزه بود
خوب بزار خودمو معرفی کنم من سورا هستم ۱۷سالمه ومدرسه میرم خوب دیگه چی بگم هیچی به ذهنم نمیرسه چقدر خوابم میاد بزار یکم بخوابم شب بخیر ****** .. هی هی چیکار داری بزار بخوابم ...هی هی با توام خواب الود بلند گفتم برو گمشو خوابم میاد چند دقیقه ای صدایی نیومد ولی این کی بود ولش کن شاید دارم خواب می بینم یدفعه حس کردم همه لباسام خیس شدن
خوب بزار خودمو معرفی کنم من سورا هستم ۱۷سالمه ومدرسه میرم خوب دیگه چی بگم هیچی به ذهنم نمیرسه چقدر خوابم میاد بزار یکم بخوابم شب بخیر ****** .. هی هی چیکار داری بزار بخوابم ...هی هی با توام خواب الود بلند گفتم برو گمشو خوابم میاد چند دقیقه ای صدایی نیومد ولی این کی بود ولش کن شاید دارم خواب می بینم یدفعه حس کردم همه لباسام خیس شدن
با ترس از مبل پریدم و با دیدن چهره یه پسر که صورشتو با ماسک وکلاه پوشونده بود جیغ بلندی زدم خود پسره هم تعجب کرده بود اومد سمتم و دستاشو گذاشت جلو دهنم با ترس بهش زل زدم چقدر چهره اش اشناست چقدر خوشگله داشتم خفه میشدم بلند بازم جیغ زدم گفتم ولم کن که اروم گفت جیغ نزن الان همسایه ها میان دستاشو با دستام از جلو دهنم پس زدمو گفتم تو کی ای نکنه دزدی نکنه خلافکاری د بگو کی هستی ماسکشو از جلو دهنش کشید پایین با دیدن چهره اش خشکم زد اینو من میشناسم شایدم نه شبیهشه نمی دونم ولی چه خوشگله اما اینجا چیکار می کنه دستاشو جلو صورتم تکون دادو گفت هی خوبی چرا اینجوری شدی با خنده گفتم اره
از تختم پایین اومدم خیلی گرسنم برم یه چی بخورم با دو به طرف اشپزخونه رفتم در یخچالو باز کردم خوب حالا چی بخورم نودل خوبه یه نودل برا خودم درست میکنم بعد از اینکه نودلو خوردم حالا نوبت خوابه با دو به سمته کاناپه رفتم و دراز کشیدم موبایلمو از جیب هودیم در اوردم مامان یه پیام گذاشته بود پیامو بازش کردم مامان:الی عزیزم شب دیر میام شامو تنها بخور من خونه خاله یونا هستم اگه خواستی می تونی بیای بای اوومممم چی بگم برم یا نه باوا اصن حوصلشو ندارم نمیرم صفحه اینستاگراممو باز کردم همه تو مجازی مشغول زندگی هستن ههههه چه حرفی زدم 😂😂😂استوری که گذاشته بودمو باز کردم خودمو نودلم بودیم که همین چند دقیقه پیش نوش جون شد خیلی خوشمزه بود
خوب بزار خودمو معرفی کنم من سورا هستم ۱۷سالمه ومدرسه میرم خوب دیگه چی بگم هیچی به ذهنم نمیرسه چقدر خوابم میاد بزار یکم بخوابم شب بخیر ****** .. هی هی چیکار داری بزار بخوابم ...هی هی با توام خواب الود بلند گفتم برو گمشو خوابم میاد چند دقیقه ای صدایی نیومد ولی این کی بود ولش کن شاید دارم خواب می بینم یدفعه حس کردم همه لباسام خیس شدن
خوب بزار خودمو معرفی کنم من سورا هستم ۱۷سالمه ومدرسه میرم خوب دیگه چی بگم هیچی به ذهنم نمیرسه چقدر خوابم میاد بزار یکم بخوابم شب بخیر ****** .. هی هی چیکار داری بزار بخوابم ...هی هی با توام خواب الود بلند گفتم برو گمشو خوابم میاد چند دقیقه ای صدایی نیومد ولی این کی بود ولش کن شاید دارم خواب می بینم یدفعه حس کردم همه لباسام خیس شدن
با ترس از مبل پریدم و با دیدن چهره یه پسر که صورشتو با ماسک وکلاه پوشونده بود جیغ بلندی زدم خود پسره هم تعجب کرده بود اومد سمتم و دستاشو گذاشت جلو دهنم با ترس بهش زل زدم چقدر چهره اش اشناست چقدر خوشگله داشتم خفه میشدم بلند بازم جیغ زدم گفتم ولم کن که اروم گفت جیغ نزن الان همسایه ها میان دستاشو با دستام از جلو دهنم پس زدمو گفتم تو کی ای نکنه دزدی نکنه خلافکاری د بگو کی هستی ماسکشو از جلو دهنش کشید پایین با دیدن چهره اش خشکم زد اینو من میشناسم شایدم نه شبیهشه نمی دونم ولی چه خوشگله اما اینجا چیکار می کنه دستاشو جلو صورتم تکون دادو گفت هی خوبی چرا اینجوری شدی با خنده گفتم اره
۲۰۰.۹k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.