پارت چهارم یک شبه همچی عوض شد
پارت چهارم یک شبه همچی عوض شد
×حالا بیا بریم بشینیم(سرشار از حرص)
ا/ت ویو
تهیونگ با کسی که اسمش هانا بود یک کنار نشت منم کنارش ایشش انگار زنشم بعد از چند دقیقه صدایی از سکو اومد
مجری.خب میخوام از خانم مین ا.ت و اقای کیم تهیونگ که زوج عالی هستن استقبال کنیم خب ازتون میخوام که بیاین
تهیونگ رفت منم پشت سرش رفتم روی سن
مجری. (بعد از دادن جایزه و این جور چیزا )خانم ا.ت میتونید برامون یک اهنگ با پیانو بزنید
+بله حتما(تو دلش خدایا گل خوردم الان چجوری پیانو بزنم خدیا خودت اوردیم خودتم یاریم کن)
رستهام رو گذاشتم رو پیانو در کمال تعجب داشتم پیانو میزدم فهمیدم چقد تو این زندگی ادم باحالی هستم و برای یکی شخص اولشم
مجری .ممنون ازتون
(ا.ت رف دوباره جای تهیونگ نشست)
ویو بعد از مراسم
داشتم رسانه هارو نگاه میکردم و تهیونگ هم داشت رانندگی میکرد که یک پست به چشمم خورد (نوشته:کیم تهیونگ از معشوقه جدیدش رونمایی کرد)
+تهیونگ این عکسرو ببین میگه تو و هانا عاشق همین (ماشین نگه داشته شد)
- ا.ت تو که باور نداری درسته
+یکم حسودیم شد ولی نه کنار خودت نشسته بودم
-خب اصل کاری میدونه راست رو پس نگرانیم رفع شد
+واستا داره پی دی نیم زنگ میزنه
-قطع کن
+وا مامانم داره زنگ میزنه
-وای بدبخت شدم مامانت فهمیده
+خب عیب نداره
-مامانت مخالف ازدواج ما بوده
+کاری نمیشه نترس
لایک یادت نره❤️
×حالا بیا بریم بشینیم(سرشار از حرص)
ا/ت ویو
تهیونگ با کسی که اسمش هانا بود یک کنار نشت منم کنارش ایشش انگار زنشم بعد از چند دقیقه صدایی از سکو اومد
مجری.خب میخوام از خانم مین ا.ت و اقای کیم تهیونگ که زوج عالی هستن استقبال کنیم خب ازتون میخوام که بیاین
تهیونگ رفت منم پشت سرش رفتم روی سن
مجری. (بعد از دادن جایزه و این جور چیزا )خانم ا.ت میتونید برامون یک اهنگ با پیانو بزنید
+بله حتما(تو دلش خدایا گل خوردم الان چجوری پیانو بزنم خدیا خودت اوردیم خودتم یاریم کن)
رستهام رو گذاشتم رو پیانو در کمال تعجب داشتم پیانو میزدم فهمیدم چقد تو این زندگی ادم باحالی هستم و برای یکی شخص اولشم
مجری .ممنون ازتون
(ا.ت رف دوباره جای تهیونگ نشست)
ویو بعد از مراسم
داشتم رسانه هارو نگاه میکردم و تهیونگ هم داشت رانندگی میکرد که یک پست به چشمم خورد (نوشته:کیم تهیونگ از معشوقه جدیدش رونمایی کرد)
+تهیونگ این عکسرو ببین میگه تو و هانا عاشق همین (ماشین نگه داشته شد)
- ا.ت تو که باور نداری درسته
+یکم حسودیم شد ولی نه کنار خودت نشسته بودم
-خب اصل کاری میدونه راست رو پس نگرانیم رفع شد
+واستا داره پی دی نیم زنگ میزنه
-قطع کن
+وا مامانم داره زنگ میزنه
-وای بدبخت شدم مامانت فهمیده
+خب عیب نداره
-مامانت مخالف ازدواج ما بوده
+کاری نمیشه نترس
لایک یادت نره❤️
۲.۴k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.