تو را من خواب می بينم
تو را من خواب میبينم
و تو چون گياهی كه در تاريكی قلمه میزند
خوابم را كامل میكنی
و صبح
وقتی دوباره طلوع میكنی
فردِ ديگری خواهیبود
اما هنوز
چيزی از شب در تو باقی مانده است ،
از آن بود و نبود جایی كه
ما خويش را يافتهايم ...
_ پابلو نرودا
و تو چون گياهی كه در تاريكی قلمه میزند
خوابم را كامل میكنی
و صبح
وقتی دوباره طلوع میكنی
فردِ ديگری خواهیبود
اما هنوز
چيزی از شب در تو باقی مانده است ،
از آن بود و نبود جایی كه
ما خويش را يافتهايم ...
_ پابلو نرودا
۴۵۰.۷k
۱۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳.۲k)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.