عشق بنفش
پارت 13
اسماته🔞
یهو دستم از پشت کشیده شد و افتادم روش
+پشیمون میشی فردا،میدونم
*لحظه رو بچسب
لبشو چسبوند به لبام و غرق بوسیدن هم شدیم
عمیق و خیس میبوسیدم و بدنمو نوازش میکرد
دستشو زیر شورتم برد و باسنمو چنگ میزد
ازش جداشدم و نفس نفس میزدیم
بلندش کردم و تی شرتشو در اوردم دوباره ازم لب گرفت
خیسی پوصیم رو از همین الان حس کرده بودم فاعک این پسر به جنون میرسونتم
جای جای چونش،گردنش سینش و شکمش و کیس مارک گذاشتم و خوردم
خوابوندمش و شلوارشو در آوردم
دیکش داشت منفجر میشد
با دستم از رو شورت دیکشو مالیدم که چشماشو بست
شورتش رو در آوردم و گرفتمش تو دستم
*اومممم چه بزرگ و کلفته
فقط نگام میکرد
خم شدم و یه لیس رو دیکش گذاشتم
اهی که از سر لذت کشید وادارم کرد کلشو بکنم تو حلقم
بعد دو سه دقیقه جدا شدم و نشستم رو دیک فاکیش
پوصیمو از رو شورت میمالیدم بهش که انگاری بی طاقت شد و تو دو ثانیه لباسامو از تنم کند و روم خیمه زد
+هنوزم خیلی خوشگلی
انقدر وحشیانه با بدنم برخورد میکرد که مطمئنم کبودی جای لب هاش رو هر نقطه بدنم میمونه
لبمو به دندون میکشیدم تا صدام بالا نره
+ صداتو ازم دریغ نکن بیب بذار بشنوم
+اوووم این پوصی کوچولو از کی خیسه ها؟
واسه کی خیسه؟
*واسه تو ددی
انگار حال کرد ددی خطابش کردم
انقدر کار زبونش با پوصیم خوب بود که دوبار کام کردم
*ااااه…ددی..بسه اوووم … آی
پاهامو دورش حلقه کردم که یه ضرب فرو کرد توم
جیغ میزدم از سر لذت و اونم ناله های مردونش فضای خونه رو پر کرده بود
+خیلی … تنگی … خیلی خوبی
بعد چند مین اونم توم کام کرد.
شرط
لایک 8
کامنت 5
فالو 4
اسماته🔞
یهو دستم از پشت کشیده شد و افتادم روش
+پشیمون میشی فردا،میدونم
*لحظه رو بچسب
لبشو چسبوند به لبام و غرق بوسیدن هم شدیم
عمیق و خیس میبوسیدم و بدنمو نوازش میکرد
دستشو زیر شورتم برد و باسنمو چنگ میزد
ازش جداشدم و نفس نفس میزدیم
بلندش کردم و تی شرتشو در اوردم دوباره ازم لب گرفت
خیسی پوصیم رو از همین الان حس کرده بودم فاعک این پسر به جنون میرسونتم
جای جای چونش،گردنش سینش و شکمش و کیس مارک گذاشتم و خوردم
خوابوندمش و شلوارشو در آوردم
دیکش داشت منفجر میشد
با دستم از رو شورت دیکشو مالیدم که چشماشو بست
شورتش رو در آوردم و گرفتمش تو دستم
*اومممم چه بزرگ و کلفته
فقط نگام میکرد
خم شدم و یه لیس رو دیکش گذاشتم
اهی که از سر لذت کشید وادارم کرد کلشو بکنم تو حلقم
بعد دو سه دقیقه جدا شدم و نشستم رو دیک فاکیش
پوصیمو از رو شورت میمالیدم بهش که انگاری بی طاقت شد و تو دو ثانیه لباسامو از تنم کند و روم خیمه زد
+هنوزم خیلی خوشگلی
انقدر وحشیانه با بدنم برخورد میکرد که مطمئنم کبودی جای لب هاش رو هر نقطه بدنم میمونه
لبمو به دندون میکشیدم تا صدام بالا نره
+ صداتو ازم دریغ نکن بیب بذار بشنوم
+اوووم این پوصی کوچولو از کی خیسه ها؟
واسه کی خیسه؟
*واسه تو ددی
انگار حال کرد ددی خطابش کردم
انقدر کار زبونش با پوصیم خوب بود که دوبار کام کردم
*ااااه…ددی..بسه اوووم … آی
پاهامو دورش حلقه کردم که یه ضرب فرو کرد توم
جیغ میزدم از سر لذت و اونم ناله های مردونش فضای خونه رو پر کرده بود
+خیلی … تنگی … خیلی خوبی
بعد چند مین اونم توم کام کرد.
شرط
لایک 8
کامنت 5
فالو 4
۱۱.۱k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.