فیک مرد من

فیک مرد من
پارت ۳۳






(پرش زمانی به بیمارستان)

کوک:همین که رسیدیم به بیمارستان سریع دوییدم پیش یونا

کوک:یونا ا.ت... ا.ت حالش خوبه (نفس زنان و نگران)

یونا:نه ا.ت حالش خوب نیست الان تو کماست همشم بخاطر توعه عوضیه (گریه)

کوک:چی .اا..ا.ت تو کماست(بغض)

یونا:آره تو کماست (گریه)

کوک:دیگه نتونستمو زدم زیر گریه

کوک:نه نه این امکان نداره

تهیونگ:کوک آروم باش

جیمین:کوک بسه تو که اینطوری نبودی

کوک: همش تقصیر منه (گریه)

(تهیونگ و جیمین کوک رو کمک کردن روی صندلی بشینه و دلداریش دادن)

جیمین: کوک ا.ت حالش خوب میشه گریه نکن

تهیونگ:جیمین راست میگه کوک ا.ت حالش خوب میشه

کوک:همش میگین خوب میشه خوب میشه کو خوب بشه الان ا.ت تو کماست (گریه)

(چانیول اومد پیش کوک)

چانیول:الان حالم خوب نیست کاری باهات ندارم ولی اگه خواهرم سالم از این خراب شده بیرون نیاد میکشمت (گریه ی آروم)

کوک:(گریه)



میدونم این پارت یکم کم شد