love at school 26
love at school 26
با صدای دستگاهای بیمارستان چشممو باز کردم خواستم بشینم که شکمم خیلی درد گرفت و جیغم در اومد لباسای بیمارستان تنم بود
سر تخت رو با کنترل یزره بالا اوردم هوفف
لیا و یونا یهو از در اومدن تو
تو شوک بودم که یادم افتاد چه اتفاقایی افتاده
لیا.دختر حالت خوبههه
یونا.زهرترکمون کردینننن
بغض کردم و اون بغض یهو شکست
تهیونگ از در اومد و یهو اومد کنارم نشست و دستمو گرفت
تهیونگ.اروم باش حالش خوبه ....الان باید به فکر خودت باشی خب؟
نتونستم تحمل کنم و رفتم تو بغلش زاررر زدم اونم یه دستشو روی کمرم گذاشت و با دست دیگه سرمو ناز میکرد
ات.ت..تهیونگ شی....چرا من به هر کی وابستم یه اتفاقی براش میوفتههه؟هاا.؟
مامان......جیمین......بابا هم که داغوم شد 😭😭😭
دیگه نمیتونم تحمل کنممم ........ش..شما .....ازم دور شیننن نمیخوام اتفاقی برای شما هم بیوفته ازم دور شین😭
از بغل تهیونگ در اومدم و یه تکون ریز بهش دادم که خودش ازم دور شه
لیا.اما...
ات.اما و ولی ندارهههه😭😭بریننن
وقتی رفتن بیرون در رو قفل کردم و همونجا پشت در اروم نشستم و گریه کردم
تعیونگ هی در میزد
تهیون.سوااا ....سوا درو باز کننن ...سوا خواهش میکنم لطفا به خودت اسسب نزن درو باز کن الان همه سالمن تو مقصر چیزی نیستییی....خواهش میکنممم....کوک تو رو دست من سپردد😭
همه سعی میکردن باهام ارتباط بر قرار کنن اما مثل اینکه دکتر اومد و همه رفتن سمت دکتر
دکتر.خدا بد نده امیدوارم هر دو سالم باشن
یه مشکلی هست...راجب خانم سوا ...... ایشون طی این چند روز ایا سر درد و حالت تهوع و گیجی داشتن؟
تهیون.بله .....صبح دیروز یا امروز پشت تلفن شنیدیم که یهو دویید سمت دستشویی اما وقتی برگشت گفت خوبم واسه همین شک نکردیم و شب هم گفت که سرش درد میکنه ....گیج هم بود و یهو پاشد رفت .....دیگه چیزی نبود
دکتر.ایشون مشکل ریوی داشتن؟
تهیونگ .از بچگی نارسایی ریه داشتن که باعث شد اسم بگیرن
دکتر.پس دلیلش همونه
لیا.میشه بگین مشکل چیه؟
دکتر.ایشون نارسایی ریه و اسم داشتن و فک کنم وقتی که بیماریشون شدید تر میشده با عوارض اون اشنایی داشتن عوارضش همیشه با سردرد و خون دماغ شدنه ...به احتمال زیاد اون روز خون بالا اوردن و فک کردن ربطی به بیماریشون نداره
بیماری ایشون تا الان تو سطح منوسطی بوده اما الان خیلی بیشتر شده و علائمش با خون بالا اوردن شروع شده که پنجاه درصدش به خاطر مصرف نکردن دارو هست ....باید بگم ایشون به پیوند ریه نیاز دارن......در غیر این صورت ......پنج سال بیشتر فرصت ندارن
همه شوکه بودن و منم از پشت در همه چیزو شنیده بودم امیدی نداشتم....تنها امید الانم فقط جیمین بود
فردا
لیا ویو
ات یه روز تمام در رو باز نکرده بود هر کاری میکردبم باز نمیکرد میترسیدیم یهو پرستار اومد و گفت
با صدای دستگاهای بیمارستان چشممو باز کردم خواستم بشینم که شکمم خیلی درد گرفت و جیغم در اومد لباسای بیمارستان تنم بود
سر تخت رو با کنترل یزره بالا اوردم هوفف
لیا و یونا یهو از در اومدن تو
تو شوک بودم که یادم افتاد چه اتفاقایی افتاده
لیا.دختر حالت خوبههه
یونا.زهرترکمون کردینننن
بغض کردم و اون بغض یهو شکست
تهیونگ از در اومد و یهو اومد کنارم نشست و دستمو گرفت
تهیونگ.اروم باش حالش خوبه ....الان باید به فکر خودت باشی خب؟
نتونستم تحمل کنم و رفتم تو بغلش زاررر زدم اونم یه دستشو روی کمرم گذاشت و با دست دیگه سرمو ناز میکرد
ات.ت..تهیونگ شی....چرا من به هر کی وابستم یه اتفاقی براش میوفتههه؟هاا.؟
مامان......جیمین......بابا هم که داغوم شد 😭😭😭
دیگه نمیتونم تحمل کنممم ........ش..شما .....ازم دور شیننن نمیخوام اتفاقی برای شما هم بیوفته ازم دور شین😭
از بغل تهیونگ در اومدم و یه تکون ریز بهش دادم که خودش ازم دور شه
لیا.اما...
ات.اما و ولی ندارهههه😭😭بریننن
وقتی رفتن بیرون در رو قفل کردم و همونجا پشت در اروم نشستم و گریه کردم
تعیونگ هی در میزد
تهیون.سوااا ....سوا درو باز کننن ...سوا خواهش میکنم لطفا به خودت اسسب نزن درو باز کن الان همه سالمن تو مقصر چیزی نیستییی....خواهش میکنممم....کوک تو رو دست من سپردد😭
همه سعی میکردن باهام ارتباط بر قرار کنن اما مثل اینکه دکتر اومد و همه رفتن سمت دکتر
دکتر.خدا بد نده امیدوارم هر دو سالم باشن
یه مشکلی هست...راجب خانم سوا ...... ایشون طی این چند روز ایا سر درد و حالت تهوع و گیجی داشتن؟
تهیون.بله .....صبح دیروز یا امروز پشت تلفن شنیدیم که یهو دویید سمت دستشویی اما وقتی برگشت گفت خوبم واسه همین شک نکردیم و شب هم گفت که سرش درد میکنه ....گیج هم بود و یهو پاشد رفت .....دیگه چیزی نبود
دکتر.ایشون مشکل ریوی داشتن؟
تهیونگ .از بچگی نارسایی ریه داشتن که باعث شد اسم بگیرن
دکتر.پس دلیلش همونه
لیا.میشه بگین مشکل چیه؟
دکتر.ایشون نارسایی ریه و اسم داشتن و فک کنم وقتی که بیماریشون شدید تر میشده با عوارض اون اشنایی داشتن عوارضش همیشه با سردرد و خون دماغ شدنه ...به احتمال زیاد اون روز خون بالا اوردن و فک کردن ربطی به بیماریشون نداره
بیماری ایشون تا الان تو سطح منوسطی بوده اما الان خیلی بیشتر شده و علائمش با خون بالا اوردن شروع شده که پنجاه درصدش به خاطر مصرف نکردن دارو هست ....باید بگم ایشون به پیوند ریه نیاز دارن......در غیر این صورت ......پنج سال بیشتر فرصت ندارن
همه شوکه بودن و منم از پشت در همه چیزو شنیده بودم امیدی نداشتم....تنها امید الانم فقط جیمین بود
فردا
لیا ویو
ات یه روز تمام در رو باز نکرده بود هر کاری میکردبم باز نمیکرد میترسیدیم یهو پرستار اومد و گفت
۳.۲k
۰۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.