Good girl:³
شب*
رو تخت نشسته بودم
گفته بود شب میاد که
در باز شد
_اماده شدی بیبی
+من بیبی تو نیستمممم
اومد نزدیک صرتم شد
کلا ۴سانت فاصله بود
_باشه بیبی
خب پاشو میخوام ببرمت ی جای خوب
بزور بلند کرد براید استایل بغلم کرد بردم تو ماشین
کل راه فقط کنجکاو نگاه میکردم
یه جایی رسیدیم که انگاری یه عمارت خیلی بزرگ بود که توش موسیقی داشت میترکوند
رفتیم تو
دستمو گرفت
جمعیت با وارد شدن برگشت سمت ما
چرا احساس میکنم بعضی دخترا بدجور نگام میکنم
ما رفتیم رو سکوه
موزیک مولایم ارومی گذاشتن
_ممنون ازینکه دعوتمو قبول کردین
و...زحمت کشیدین اومدین
من همسر ایندمو معرفی میکنم و وقتتونو نمیگیرم
خانم ا.ت...البته...کیم ا.ت
در کمال تعجب بودم
همسررر....؟
با تعجب نگاشمیکردم
دخترا که چه عرضکنم هرزه ها داشتم غر غر میزدن غیبت میکردن
بابا کی شدم همسر توووو
نگاش کردم
+تو...الان....چی گفتی
دستمو گرفت برد سمت یکی از
رفتیم تو درو بست
منو چسبوند به دیوار
..._
شرط:
لایک:۵۵
کامنت____
رو تخت نشسته بودم
گفته بود شب میاد که
در باز شد
_اماده شدی بیبی
+من بیبی تو نیستمممم
اومد نزدیک صرتم شد
کلا ۴سانت فاصله بود
_باشه بیبی
خب پاشو میخوام ببرمت ی جای خوب
بزور بلند کرد براید استایل بغلم کرد بردم تو ماشین
کل راه فقط کنجکاو نگاه میکردم
یه جایی رسیدیم که انگاری یه عمارت خیلی بزرگ بود که توش موسیقی داشت میترکوند
رفتیم تو
دستمو گرفت
جمعیت با وارد شدن برگشت سمت ما
چرا احساس میکنم بعضی دخترا بدجور نگام میکنم
ما رفتیم رو سکوه
موزیک مولایم ارومی گذاشتن
_ممنون ازینکه دعوتمو قبول کردین
و...زحمت کشیدین اومدین
من همسر ایندمو معرفی میکنم و وقتتونو نمیگیرم
خانم ا.ت...البته...کیم ا.ت
در کمال تعجب بودم
همسررر....؟
با تعجب نگاشمیکردم
دخترا که چه عرضکنم هرزه ها داشتم غر غر میزدن غیبت میکردن
بابا کی شدم همسر توووو
نگاش کردم
+تو...الان....چی گفتی
دستمو گرفت برد سمت یکی از
رفتیم تو درو بست
منو چسبوند به دیوار
..._
شرط:
لایک:۵۵
کامنت____
۳۲.۵k
۱۲ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.