پارت ۴ سناریوی ران و ریندو
رنو : وایستا دو دقیقه عر نزنید دارم فکر میکنم
ریندو : به چی داری فکر میکنی
رنو : خب من الان میرم لباسمو عوض میکنم مشکلی هم پیش نمیاد
ریندو : خب برو
رنو : تو پشت در وایستا کسی نیاد تو
ریندو : 🆗
* رنو رفت که لباس عوض کنه *
* از طرفی ران و سانزو *
سانزو : ران چرا انقدر استرس داری
ران : ه.هیچی
سانزو : قشنگ از قیافت معلومه
ران : چی نه بابا منو استرس امکان ندارن
سانزو : ولی.....
ران : ولی و اما نداره
سانزو : باشه
ران در ذهن : اگر خواهرمو ببینه چی من سکته میکنم من داداش بزرگشم نباید بزارم خواهر کوچولوم رو ببینه
* رنو تو اتاق *
رنو : ام اینو بپوشم یا این کودومش جذاب ترم میکنه
* لای در اتاقو باز کرد از لای در لباسارو داد بهن ریندو ازش پرسید *
رنو : ریندو کدومش جذاب ترم میکنه
ریندو : مگه مهمه تو همینجوریشم جذاب لعنتی هستی یکیشو بپوش بیا
رنو : خیلی کمک کردی
ریندو : میدونم
* رنو دوباره رفت تو اتاق *
رنو در ذهن : من عاشق سانزوعم واقعا دوستش دارم ولی اون تو اینده دوست دختر داره الان که من اومدم تو گذشته باید کاری کنم که از من خوشش بیاد
ریندو : به چی داری فکر میکنی
رنو : خب من الان میرم لباسمو عوض میکنم مشکلی هم پیش نمیاد
ریندو : خب برو
رنو : تو پشت در وایستا کسی نیاد تو
ریندو : 🆗
* رنو رفت که لباس عوض کنه *
* از طرفی ران و سانزو *
سانزو : ران چرا انقدر استرس داری
ران : ه.هیچی
سانزو : قشنگ از قیافت معلومه
ران : چی نه بابا منو استرس امکان ندارن
سانزو : ولی.....
ران : ولی و اما نداره
سانزو : باشه
ران در ذهن : اگر خواهرمو ببینه چی من سکته میکنم من داداش بزرگشم نباید بزارم خواهر کوچولوم رو ببینه
* رنو تو اتاق *
رنو : ام اینو بپوشم یا این کودومش جذاب ترم میکنه
* لای در اتاقو باز کرد از لای در لباسارو داد بهن ریندو ازش پرسید *
رنو : ریندو کدومش جذاب ترم میکنه
ریندو : مگه مهمه تو همینجوریشم جذاب لعنتی هستی یکیشو بپوش بیا
رنو : خیلی کمک کردی
ریندو : میدونم
* رنو دوباره رفت تو اتاق *
رنو در ذهن : من عاشق سانزوعم واقعا دوستش دارم ولی اون تو اینده دوست دختر داره الان که من اومدم تو گذشته باید کاری کنم که از من خوشش بیاد
۸.۳k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.