حد و مرز
حد و مرز
پارت¹⁵
همگی خیلی خوشحال و ذوقزده بودیم.
یونگی:همتون شام مهمون من،اصن یک هفته خونه ی ما مهمونی.
ا.ت:یونگی چی داری بلغور میکنی ؟!😐
جیمین:منو برسونید خونه ساکمو جمع کنممم
نامجون:واسه چی
ج:شوگا گفت یه هفته خونشونیم خو
ا.ت:یونگی واسه خودش یچیزی گفت حالا
ا.ت ویو:همگی سوار ون شدیم و رفتیم کلوپ.(نمیدونم اشتباه نوشتم یا نع)
ویو یونگی+
ویوا.ت-
ویو جیمین○
ویو نامجون&
ویو سوکجین$
ویو تهیونگ¤
ویو جونگکوک ♧
ویو جیهوپ◇
توی کلوپ یکم رقصیدیم و آهنگ خوندیم و بعد به سمت خونه ی ما حرکت کردیم.
-دستت درد نکنه سوکجین
+ساعت چند میاین؟
-کجا؟؟؟
¤خونه شما
-دیوونه شدی یونگی،خونه ما دوتا اتاق خواب داره بعد بچه ها بیان خونه ی ما؟!
&خوب شما بیاین اونجا
♧ارههههه،راست میگه.من و یونگی هم یدست گیم میزنیم
○توهم که فقط به فکر بازی و گیمی
◇برین وسایلاتون رو جمع کنین بیاین خونه ما
ا.ت ویو:رفتم یه ساک کوچولو برداشتم و لوازم روتین پوستی و مسواک و لباس گذاشتم تو ساک.یونگی هم وسایلش رو گذاشت و رفتیم توی ون.دم در خونه بودیم ....
پارت¹⁵
همگی خیلی خوشحال و ذوقزده بودیم.
یونگی:همتون شام مهمون من،اصن یک هفته خونه ی ما مهمونی.
ا.ت:یونگی چی داری بلغور میکنی ؟!😐
جیمین:منو برسونید خونه ساکمو جمع کنممم
نامجون:واسه چی
ج:شوگا گفت یه هفته خونشونیم خو
ا.ت:یونگی واسه خودش یچیزی گفت حالا
ا.ت ویو:همگی سوار ون شدیم و رفتیم کلوپ.(نمیدونم اشتباه نوشتم یا نع)
ویو یونگی+
ویوا.ت-
ویو جیمین○
ویو نامجون&
ویو سوکجین$
ویو تهیونگ¤
ویو جونگکوک ♧
ویو جیهوپ◇
توی کلوپ یکم رقصیدیم و آهنگ خوندیم و بعد به سمت خونه ی ما حرکت کردیم.
-دستت درد نکنه سوکجین
+ساعت چند میاین؟
-کجا؟؟؟
¤خونه شما
-دیوونه شدی یونگی،خونه ما دوتا اتاق خواب داره بعد بچه ها بیان خونه ی ما؟!
&خوب شما بیاین اونجا
♧ارههههه،راست میگه.من و یونگی هم یدست گیم میزنیم
○توهم که فقط به فکر بازی و گیمی
◇برین وسایلاتون رو جمع کنین بیاین خونه ما
ا.ت ویو:رفتم یه ساک کوچولو برداشتم و لوازم روتین پوستی و مسواک و لباس گذاشتم تو ساک.یونگی هم وسایلش رو گذاشت و رفتیم توی ون.دم در خونه بودیم ....
۳.۸k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.