((عشق یا نفرت))پارت:اخر

روش نوشته بود
{I love you Leah}
اشک از چشمم چکید
اروم لب زدم
ن. دیوونه
ته. دوستم دارم
من. منم دوست دارم از پنجره به داخل اومد و منو توی اغوشش گرفت

عمو و زو عمو بعد فهمیدن این خبر اینکه میخوایم ازدواج کنیم کلی خوشحال شدن
درحالی که توی ازایشگاه به اینه نگاه میکردم
من. خیلی خوب شده نه؟
میا. اره جون تو جیگر شدی
لبخندی زدم
شب عروسیم بدون هیچ استرسی......(منحرف شد دیه😂)[اگه این قسمت هم میخواین بخونین بیاین پی😂]
عاشق زندگیم و عشقم بودم
من. یا
ته. چیه
من. زوده برا بچه دار شدن
ته. 5 تا میخوام
من. تهیونگاااا
از روی مبل بلندم کرد که عمو داد زد
عمو. بچه ولش کن کشتیش
زن عمو. ببینم شما بی مکانین اومدین وسط سالن؟
ته. راست میگین صبح دیر بیدارمون کنین
لپام قرمز بود درحالی که منو رو تخت میگذاشت گفت
ته. دوست دارم
من. منم همین طور
ته. تو هم همین طور چی؟
من. لوس
ته. بگو دیگه
من. منم دوست دارم
همین کافی بود تا ل*ب هاش بشینه رو ل*ب هام
........