فیک کوک ♡رز های خونین♡ پارت ۳۹
ویو کوک
چرا یدفعه انقد تغییر مود داد...وا چشه
خواستم بحثو عوض کنم:راستی...اون دختره کی بود
یجوری که انگار ترسیده باشه گف: چی کدوم دختره؟ کسی اومد تو من نبودم؟ خوبی؟ کی بود اسلحه هم داش؟شلیک که نکرد بهتتت؟
زدم زیر خنده و با ی لحنی که انگار پیروز شده باشم گفتم
کوک:دیدی...دیدی خودتم نگرانی بعد به من میگی نگرانت نباشم...😂😂
لیونسو که سعی در جمع کردن کارش بود با لحن ضایع گف
لیونسو:نگران تو نبودم:/ نگران پولم بودم که باز باید میدادم پول بیماستان برای عمل دوبارت...و همینطور وقت با ارزشم که همینجوریشم مجبورم ۳ روز اینجا رژه برم تا ببرمت خونه
کوک:نمیخواد! برو...تهش که بالاخره مجبورم برم عمارت پِدَ...جئون
لیونسو:نخیر نمیرم! تو هم اونجا نمیری! میبرمت عمارت خودم و نمیزارم یه سر انگشتشونم بهت بخوره..والا
وقتی داش اینجوری حرف میزد ناخوداگاه لبخند روی لبام نشست و محو چشماش شدم و با شوق نگاش کردم...چقد فوق العاده بود...مدل حرف زدنش...مدل ذوق کردن و خندیدنش...وقتی با اسلحش بازی میکنه و دونه دونه ادمارو میکشه...اون فوق العادس...هیجانو حس غیرت و تعصبی که وقتی داره دربارم حرف میزنه فوق العاده س اره...اون بی نظیره...عشق همینه...چه حس خوبیه وقتی عاشق کسی میشی
با صداش به خودم اومدم
لیونسو: چته! عاشق همون دخترع شدی؟...سه ساعته دارم میگم اون کی بوود
همینجوری که لبخند میزدم و غرق چشاش بودم گفتم
کوک:اره!...اون دختر الان روبروم نشسته...
لیونسو:اه اه...باشه بابا...خودتو کشتی حالا اون دختره کیبووودددد...نکنه نمیخوای بگی هااا؟
کوک:نه بابا...همونی که به تهیونگ گفتی بعد گف اسمشو جلو من نیار...اسمش چیبود؟...ها..ها چیچی بو....
نزاشت ادامه ی حرفمو بزنم
لیونسو:هانا!
کوک:اها اره...خو کیه
لیونسو:چرا میپرسی...اصا ب ت چه🗿
کوک:وااا خو میخوام بدونم کدوم خریهه
لیونسو: پارک هانا...باباش قاچاقچی بود مث اینکه...وقتی فهمید باهاش بهم زد
یدفعه دادم رف هوا:چیییییییییییییی
لیونسو:.......
خومالییییییییییییییییی
شرط ۳۰ لایک ۵۰ کامنت
#fake #kook #bts #army #kpop #jungkook #fake_kook #فیک #fakelove #btsfakelove #رمان #کوک #ارمی #کیپاپ #بی_تی_اس
چرا یدفعه انقد تغییر مود داد...وا چشه
خواستم بحثو عوض کنم:راستی...اون دختره کی بود
یجوری که انگار ترسیده باشه گف: چی کدوم دختره؟ کسی اومد تو من نبودم؟ خوبی؟ کی بود اسلحه هم داش؟شلیک که نکرد بهتتت؟
زدم زیر خنده و با ی لحنی که انگار پیروز شده باشم گفتم
کوک:دیدی...دیدی خودتم نگرانی بعد به من میگی نگرانت نباشم...😂😂
لیونسو که سعی در جمع کردن کارش بود با لحن ضایع گف
لیونسو:نگران تو نبودم:/ نگران پولم بودم که باز باید میدادم پول بیماستان برای عمل دوبارت...و همینطور وقت با ارزشم که همینجوریشم مجبورم ۳ روز اینجا رژه برم تا ببرمت خونه
کوک:نمیخواد! برو...تهش که بالاخره مجبورم برم عمارت پِدَ...جئون
لیونسو:نخیر نمیرم! تو هم اونجا نمیری! میبرمت عمارت خودم و نمیزارم یه سر انگشتشونم بهت بخوره..والا
وقتی داش اینجوری حرف میزد ناخوداگاه لبخند روی لبام نشست و محو چشماش شدم و با شوق نگاش کردم...چقد فوق العاده بود...مدل حرف زدنش...مدل ذوق کردن و خندیدنش...وقتی با اسلحش بازی میکنه و دونه دونه ادمارو میکشه...اون فوق العادس...هیجانو حس غیرت و تعصبی که وقتی داره دربارم حرف میزنه فوق العاده س اره...اون بی نظیره...عشق همینه...چه حس خوبیه وقتی عاشق کسی میشی
با صداش به خودم اومدم
لیونسو: چته! عاشق همون دخترع شدی؟...سه ساعته دارم میگم اون کی بوود
همینجوری که لبخند میزدم و غرق چشاش بودم گفتم
کوک:اره!...اون دختر الان روبروم نشسته...
لیونسو:اه اه...باشه بابا...خودتو کشتی حالا اون دختره کیبووودددد...نکنه نمیخوای بگی هااا؟
کوک:نه بابا...همونی که به تهیونگ گفتی بعد گف اسمشو جلو من نیار...اسمش چیبود؟...ها..ها چیچی بو....
نزاشت ادامه ی حرفمو بزنم
لیونسو:هانا!
کوک:اها اره...خو کیه
لیونسو:چرا میپرسی...اصا ب ت چه🗿
کوک:وااا خو میخوام بدونم کدوم خریهه
لیونسو: پارک هانا...باباش قاچاقچی بود مث اینکه...وقتی فهمید باهاش بهم زد
یدفعه دادم رف هوا:چیییییییییییییی
لیونسو:.......
خومالییییییییییییییییی
شرط ۳۰ لایک ۵۰ کامنت
#fake #kook #bts #army #kpop #jungkook #fake_kook #فیک #fakelove #btsfakelove #رمان #کوک #ارمی #کیپاپ #بی_تی_اس
۲۱.۷k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.