عشق ناخواسته Part 64

(اسلاید دوم لباس دایون هست)
هوسوک ـ راستی عمروز عصر بریم بیمارستان یه سر به پدرت بزنیم
دایون ـ اره باهات موافقم راستی من گشنمه چی بخوریم الا
هوسوک. نمیدونم تو خانم خونه هستی تو بگو
دایون. تو بلد نیستی اشپزی کنی
هوسوک ـ نه فقط بلدم رامون درست کنم ولی تو هم خیلی خوب غذا درست می کنی
دایون ـ په نه خودت درست کن بهتره
هوسوک ـ من که میدونم تو می خوای از زیر کار در بری ولی باشه درست می کنم
دایون ـ خوب موهای منم کافیه تو برو یه چیزی درست کن بخوریم که خیلی گشنمه
هوسوک ـ باشه ولی برو موهات رو با سشوار خشک کن چون هنوز خیسه
دایون ـ باشه باشه
هوسوک رفت پایین و یکم رامیون درست کرد
دایون هم موهاش رو خشک کرد و دم اسبی بالا بست
و رفت پایین
دایون ـ به به چی درست کردی
هوسوک. بیا رامیون درست کردم برای نهار هم غذا سفارش میدیم میارن ولی تو هم باید اشپزی یاد بگیری
دایون ـ باشه باشه
هوسوک ـ دایون بیا اینجا روی پای من بشین
دایون ـ نه همینجا راحتم
هوسوک ـ نه بیا اینجا بشین
دایون ـ نه اونجا راحت نیستم همینجا بهتره یبار دیگه هم اصرار کنی از این خونه میرم بیرون میرم همونجا خونه ی خودمون زندگی می کنم
هوسوک ـ فعلا بهت اسون میگیرم ولی بعدا خبری از این کارا نیستا
دایون ـ باشه ببینم چیکار می کنی
ولی امید وارم بابام دوباره حالش خوب بشه
هوسوک ـ اره منم خیلی نگرانم
دایون ـ خوب من خوردم میرم سمت اتاق
هوسوک ـ می خوای بری اونجا چیکار کنی
دایون ـ برم بخوابم
هوسوک ـ اها راستی برو یه مسکن از یخچال بردار بخور
دایون ـ باشه ولی بعدا میرم بخوابم
هوسوک ـ تو چرا اینقدر می خوابی
دایون ـ من الا کل بدنم درد مبکنه توفع نداشته باش بیام اینجا برات مثل کانگرو جست جست کنم پس من میرم بالا می خوابم تو هم ظرف ها رو بشور بعد هم برو یه چیزی سفازش بده که نهار بخوریم
هوسوک ـ مگه نوکر گیر اوردی
دایون ـ من نمیدونم من دست به سیاه و سفید نمیزنم
هوسوک ـ باشه ولی برات دارم
دایون ـ فعلا که هیچ فلطی نمی تونی کنی
هوسوک ـ ارع فعلا دستم بسته هست ولی بعدا جبران می کنم
دایون ـ حالا تو اون موقع خدا کریمه کی زنده و کی مرده خوب دیگه من برم قرصه رو بخورم و بخوابم
دایون رفت و قرصه رو برداشت و یه لیپان ابم پشتش خورد و بعدش رفت و خوابید

شرط ها
۲۰ تا لایک
۲۰ تا کامنت