ندیمه زیبای من p:2

تهیونگ: رسیدیم پیاده شو
ا/ت: چشم ارباب
تهیونگ: فردا صبح ساعت ۸ بیا اتاقم کارت دارم
ا/ت: چشم ارباب
تهیونگ: برو توی اون اتاق استراحت کن
ا/ت: چشم شب بخیر
ویو تهیونگ:
نمیدونم چرا‌ ولی وقتی حرف میزد دلم میلرزید، مثل بقیه دخترا نبود معلوم بود که دوران سختی داشته هییی ولش

.......‌صبح ساعت ۸.......
ا/ت: عا ببخشید خانوم اتاق ارباب کدومه ؟
آجوما: لونا ایشون رو ببر پیش ارباب
لونا: چشم آجوما
ا/ت: مرسی
لونا: بیا اینجاس فقط اول در بزن بعد برو تو
ا/ت: باشه حتما
^تق تق تق^
تهیونگ: بیا تو
ا/ت: صبح بخیر ارباب گفتین بیام...
تهیونگ: اره صبر کن الان بهت میگم
ا/ت: چشم
تهیونگ: بیا بریم پایین
ا/ت: اوهوم
تهیونگ: آجوما همه رو جمع کن
آجوما: چشم ارباب
تهیونگ: خوب گوش کنید از امروز ا/ت هم پیش شما ها کار میکنه ولی مراقب باشید برای من خیلی مهمه مراقب رفتارتون با ا/ت باشید
همه : چشم ارباب
تهیونگ: آجوما ببر پیش خودت
آجوما: چشم ارباب
تهیونگ: صبحونه منو بدین ا/ت بیاره
آجوما: چشم
لونا: افتخار میدی باهم دوست شیم (رو به ا/ت)
ا/ت: حتما خوشحال میشم
لونا: من لونا هستم
ا/ت: منم ا/تم
لونا: نکنه مخ ارباب رو زدی (خنده)
ا/ت: نه بابا (خنده)
آجوما: این لباسارو بپوش بعد بیا صبحونه ارباب رو ببر
ا/ت: چشم
آجوما: بدو افرین

بعد از چند مین :
آجوما: بیا اینا رو ببر
ا/ت: چشم
^تق تق تق^
تهیونگ: بیا تو
ا/ت: بفرمایید صبحونه
تهیونگ: مرسی میتونی بری
ا/ت: چشم . ارباب یه سوال دارم ازتون
تهیونگ: می‌شنوم