فیک طلسم شده قسمت ۸۰
بعد از غذا خوردن جون کوک به جسیکا پیشنهاد رقصیدن داد
جسیکا ظرف هارو شست و اومد و مشغول رقصیدن شدن
جون کوک اسلاید سوم بود
جون کوک به چشمای جسیکا نگاه میکرد
جسیکا لبخند زد وگفت تاحالا آنقدر محوت نشده بودم موهای جون کوک نوازش میکرد
و تا چرخید اومد بغل جون کوک یهویی تمام خاطرات بدی که داشت اومد جلوی چشمش
و بی هوش شد تو بغل جون کوک
جون کوک هول شده بود فکر کرد داره شوخی میکنه و چند دقیقه ای بعد دید داره می افته بردش تو ماشین تا برسند بیمارستان
همش به جسیکا میگفت طاقت بیار
وای خدای من آخه من که چیزیو یاد آوری نکردم رسیدن بیمارستان پرستار گفت همین جا منتظر باشید ممنون
جسیکا ظرف هارو شست و اومد و مشغول رقصیدن شدن
جون کوک اسلاید سوم بود
جون کوک به چشمای جسیکا نگاه میکرد
جسیکا لبخند زد وگفت تاحالا آنقدر محوت نشده بودم موهای جون کوک نوازش میکرد
و تا چرخید اومد بغل جون کوک یهویی تمام خاطرات بدی که داشت اومد جلوی چشمش
و بی هوش شد تو بغل جون کوک
جون کوک هول شده بود فکر کرد داره شوخی میکنه و چند دقیقه ای بعد دید داره می افته بردش تو ماشین تا برسند بیمارستان
همش به جسیکا میگفت طاقت بیار
وای خدای من آخه من که چیزیو یاد آوری نکردم رسیدن بیمارستان پرستار گفت همین جا منتظر باشید ممنون
۵.۷k
۰۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.