p13
بعد از اینکه غذاش رو خورد به خجالت به تهیونگ نگاهی انداخت و با صدای آروم و ضعیفی زمزمه کرد:
_ببخشید...تو اسمت چیه...؟
تهیونگ لبخندی زدی و با برداشتن سینی غذا و خوابوندن جونگکوک جوابش رو داد:
_کیم تهیونگ
جونگکوک که حالا کمی ذهنش دچار گیجی شده بود گفت:
_یکم اسم و چهره ی تو برای من اشناعه...
تهیونگ که دلیلش رو میدونست فقط ترجیح داد سکوت کنه و سر تکون داد،بعد از چند دقیقه فکر کردن و سنجیدن موقعیت،تونست بهترین جواب رو پیدا کنه پس فقط با صدای محکمی گفت:
_چهره م زیاده شاید واسه همون برات اشناعه اسمم هم که دیگه خودت میدونی کیم یکی از فامیلی های زیاده و تهیونگ هم یا خودش یا اسمای مشابهش هست، پس احتمالا به خاطر همین برات اشناعه.
جونگکوک که فقط چیز های مبهمی گوشه ی ذهنش داشت تصمیم گرفت خیلی به حافظه ش فشار نیاره پس فقط سری تکون داد و با لبخندی جواب داد:
_اره خب راست میگی احتمالا به خاطر همونه
تهیونگ هم نگاه پر از غم و دلتنگش رو بهش انداخت.
_صددرصد همینطوره پسر
تهیونگ میدونست داره دروغ میگه ولی نمیدونست چی باید بگه و ترجیح داد فعلا پروانه های قشنگش رو توی دل خودش نگه داره و یا جونگکوکش که حالا واسه خودش مردی شده بود در میون نزاره...شاید چند وقت دیگه جونگکوکی که تازه و به طور اتفاقی ملاقاتش کرده بود آمادگی فهمیدن و رو به رو شدن با گذشته ی دردناک یا شاید هم آرامش بخش خودش رو داشته باشه، ولی الان برای بیان و مرور و اتفاقات خیلی زود بود.
تهیونگ بعد از چند دقیقه به سمت جونگکوک برگشت و با انداختن نگاه نگرانی بهش از جاش بلند شد و با ریختن آرام بخشی به داخل سرم جونگکوک بهش نگاه کرد.
#BTS#ARMY#Namjoon#Jin#Suga#Jimin#Taehyung#Jungkook#Jhope#Army_forever#BTS_forever#Love_yourself#There_is_no_next_person##I_purple_you#Purple_ocean#The_biggest_boy_band_in_the_world#mood#love#fake#butter#INTJ#INFP#INFJ#ISTP#ISFP#ENFP#ENFJ#ENTJ#ESTJ#ENTP#INTP#KIM#JEON#RM#HOSEOK#K_POP#Tipe#mbti#hot#text#biyfriend#girlfriend#fake_love#fake#taekook
#بیتیاس#کیمتهیونگ#جئونجونگکوک#کیمنامجون#کیمسوکجین#مینیونگی#جانگهوسوک#پارکجیمین#بانی#جیهوپ#ارام#شوگا#جین#ورلدوایدهندسام#کیپاپ#کره#کرهجنوبی#امبیتیای#ارمی#باتر#داینامایت#موسیقی#پاپ#رپ#اپرا#ساکسیفون#فیک#تهکوک#کوکوی#یونمین#نامجین
_ببخشید...تو اسمت چیه...؟
تهیونگ لبخندی زدی و با برداشتن سینی غذا و خوابوندن جونگکوک جوابش رو داد:
_کیم تهیونگ
جونگکوک که حالا کمی ذهنش دچار گیجی شده بود گفت:
_یکم اسم و چهره ی تو برای من اشناعه...
تهیونگ که دلیلش رو میدونست فقط ترجیح داد سکوت کنه و سر تکون داد،بعد از چند دقیقه فکر کردن و سنجیدن موقعیت،تونست بهترین جواب رو پیدا کنه پس فقط با صدای محکمی گفت:
_چهره م زیاده شاید واسه همون برات اشناعه اسمم هم که دیگه خودت میدونی کیم یکی از فامیلی های زیاده و تهیونگ هم یا خودش یا اسمای مشابهش هست، پس احتمالا به خاطر همین برات اشناعه.
جونگکوک که فقط چیز های مبهمی گوشه ی ذهنش داشت تصمیم گرفت خیلی به حافظه ش فشار نیاره پس فقط سری تکون داد و با لبخندی جواب داد:
_اره خب راست میگی احتمالا به خاطر همونه
تهیونگ هم نگاه پر از غم و دلتنگش رو بهش انداخت.
_صددرصد همینطوره پسر
تهیونگ میدونست داره دروغ میگه ولی نمیدونست چی باید بگه و ترجیح داد فعلا پروانه های قشنگش رو توی دل خودش نگه داره و یا جونگکوکش که حالا واسه خودش مردی شده بود در میون نزاره...شاید چند وقت دیگه جونگکوکی که تازه و به طور اتفاقی ملاقاتش کرده بود آمادگی فهمیدن و رو به رو شدن با گذشته ی دردناک یا شاید هم آرامش بخش خودش رو داشته باشه، ولی الان برای بیان و مرور و اتفاقات خیلی زود بود.
تهیونگ بعد از چند دقیقه به سمت جونگکوک برگشت و با انداختن نگاه نگرانی بهش از جاش بلند شد و با ریختن آرام بخشی به داخل سرم جونگکوک بهش نگاه کرد.
#BTS#ARMY#Namjoon#Jin#Suga#Jimin#Taehyung#Jungkook#Jhope#Army_forever#BTS_forever#Love_yourself#There_is_no_next_person##I_purple_you#Purple_ocean#The_biggest_boy_band_in_the_world#mood#love#fake#butter#INTJ#INFP#INFJ#ISTP#ISFP#ENFP#ENFJ#ENTJ#ESTJ#ENTP#INTP#KIM#JEON#RM#HOSEOK#K_POP#Tipe#mbti#hot#text#biyfriend#girlfriend#fake_love#fake#taekook
#بیتیاس#کیمتهیونگ#جئونجونگکوک#کیمنامجون#کیمسوکجین#مینیونگی#جانگهوسوک#پارکجیمین#بانی#جیهوپ#ارام#شوگا#جین#ورلدوایدهندسام#کیپاپ#کره#کرهجنوبی#امبیتیای#ارمی#باتر#داینامایت#موسیقی#پاپ#رپ#اپرا#ساکسیفون#فیک#تهکوک#کوکوی#یونمین#نامجین
۵.۳k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.