پارت ۱۴
پارت ۱۴
عشق یهویی (پارت آخر )
همین الان پارت آخر دادم دستم خورد پاک شد 😐😐😐😐
کوک : چه قلطی میکنی جیمینننن
جیمین : ا.ت ول کردم افتادم رو زانو هام و گفتم نمیدمدهققق
ا.ت : عشقم حالت خوبه
کوک : اره عزیزم برو پیش جین وایسا
ا.ت : باش
کوک: جیمننننن تو چرا اینجوری شدی ما چرا اینجوری شدیم هومممم هق هق
جیمین : نمیدونم هق هق
جیمین :. ازتون نمیخوام منمو ببخشید چون میدونم نمیتونید فقط حلالم کنید اگه دلتون اومد
قدم
قدم
قدم
قدم ی ۳ سانت مونده تا جیمین پرت بشه
کوک: چه غلطی میکنی تو پسررررر میگم آشتی داداشم برادر میگیم اشتیییییی هوم
جیمین : دیگه دیر من خیلی به خودت و ا.ت بدی کردم
ا.ت : نهههههه جیمین تو خیلی مهربونیمن ترو میبخشیم باشه توهم مثل داداشمییییی
جیمین ؛ دیگه دیره هققق
شوگا : نههههه پسر بیا اینور خظطرناکخهههه
جی هوپ: نکن این کارو با خودت و مااااااا
جین : بخشیدمتتتتتت داداش بیا ابنورررررر
نامی : کار احمقانه ای نکن پسررررر
تهیونگ : لطفااااا بیا اینور جییمیننننننننن
ا.ت : ببین جیمین من بخشیدمت تازه دخترمم عموشو میخواد ترو خدا بیا اینور خطرناکهههه
کوک: نهههه بیا اینور
جیمین : دیگه دیره ببخشید که. خیلی اضافی بودم براتون ی انگل هقققق
کوک : نهههههه
قدم
قدم
و ....
پسرا و ا.ت : نهههههه
جیمننننن
هققققق
کوک : چرا
.
.
ی ماه بعد:.
کوک : به به خانمم چه قشنگ شدهههه
ا.ت : مرسی عزیزم توهم جذاب شدی
کوک: معلومه
ا.ت : خخخخ
.
.
.
کوک : بلههههه
ا.ت : بلهه
عاقد : شمارو زن و شوهر اعلام میکنم
پسرا : بزن دست قشنگن روووو
دست جیق هورااا
.
مکس : قوربانننن
جیمین : غذام سوخت مکس بله
مکس : ازدواج کردن
جیمین : کیا
مکس : کوک و ا.ت
جیمین : خوشبخت شن
مکس : اعوم
جیمین : اگه اون روز که خودمو پرت کردم از پنجره نمیگرفتم الان سر قبرم اینارو داشتی میگفتی
مکس : خدا نکنه
جیمین : اره
مکس : قربان میآید بریم فوتبال
جیمین : بریم
یک سال بعد
یورا : بابای منهه
ا.ت : نخیر شوهر منههه
یورا: برا منعهههعع
ا.ت : گفتم برای منهه
یورا : برا منهه
ا.ت : که اینطور
یورا : بله
ا.ت : یورارو بغل کردم چسبوندم به سوتون و با چسب بستنش به ستون
کوک : 🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂
عزیزم اون هنوز بچسس
ا.ت : اره ی بچه شوهر دزد
یورا : بابایی یا من ازدواج میکنیی من چیزی ندارم اما قلبمو به نامت میزنم
کوک: واووو😂🤣😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂🤣🤣🤣
من خودم زن دارم خانم کوچولو
.
.
.
یورا : مامانی
ا.ت : جانم
یورا : موانا خیلی قشنگ بود منم دختر دریا هم
کوک: خیر عزیزم تو دختر بابایی
ا.ت : و همینطور مامان
یورا : دوست دارم بزرگ شدم با ی پسر جذاب مثل بابایی رل بزنم
کوک: دیگه چی😐
ا.ت : دختره خودته دیگه😂
یورا : حالا میبینیدد
کوک و ا.ت : بله 😐
(پایان فصل اول )
عشق یهویی (پارت آخر )
همین الان پارت آخر دادم دستم خورد پاک شد 😐😐😐😐
کوک : چه قلطی میکنی جیمینننن
جیمین : ا.ت ول کردم افتادم رو زانو هام و گفتم نمیدمدهققق
ا.ت : عشقم حالت خوبه
کوک : اره عزیزم برو پیش جین وایسا
ا.ت : باش
کوک: جیمننننن تو چرا اینجوری شدی ما چرا اینجوری شدیم هومممم هق هق
جیمین : نمیدونم هق هق
جیمین :. ازتون نمیخوام منمو ببخشید چون میدونم نمیتونید فقط حلالم کنید اگه دلتون اومد
قدم
قدم
قدم
قدم ی ۳ سانت مونده تا جیمین پرت بشه
کوک: چه غلطی میکنی تو پسررررر میگم آشتی داداشم برادر میگیم اشتیییییی هوم
جیمین : دیگه دیر من خیلی به خودت و ا.ت بدی کردم
ا.ت : نهههههه جیمین تو خیلی مهربونیمن ترو میبخشیم باشه توهم مثل داداشمییییی
جیمین ؛ دیگه دیره هققق
شوگا : نههههه پسر بیا اینور خظطرناکخهههه
جی هوپ: نکن این کارو با خودت و مااااااا
جین : بخشیدمتتتتتت داداش بیا ابنورررررر
نامی : کار احمقانه ای نکن پسررررر
تهیونگ : لطفااااا بیا اینور جییمیننننننننن
ا.ت : ببین جیمین من بخشیدمت تازه دخترمم عموشو میخواد ترو خدا بیا اینور خطرناکهههه
کوک: نهههه بیا اینور
جیمین : دیگه دیره ببخشید که. خیلی اضافی بودم براتون ی انگل هقققق
کوک : نهههههه
قدم
قدم
و ....
پسرا و ا.ت : نهههههه
جیمننننن
هققققق
کوک : چرا
.
.
ی ماه بعد:.
کوک : به به خانمم چه قشنگ شدهههه
ا.ت : مرسی عزیزم توهم جذاب شدی
کوک: معلومه
ا.ت : خخخخ
.
.
.
کوک : بلههههه
ا.ت : بلهه
عاقد : شمارو زن و شوهر اعلام میکنم
پسرا : بزن دست قشنگن روووو
دست جیق هورااا
.
مکس : قوربانننن
جیمین : غذام سوخت مکس بله
مکس : ازدواج کردن
جیمین : کیا
مکس : کوک و ا.ت
جیمین : خوشبخت شن
مکس : اعوم
جیمین : اگه اون روز که خودمو پرت کردم از پنجره نمیگرفتم الان سر قبرم اینارو داشتی میگفتی
مکس : خدا نکنه
جیمین : اره
مکس : قربان میآید بریم فوتبال
جیمین : بریم
یک سال بعد
یورا : بابای منهه
ا.ت : نخیر شوهر منههه
یورا: برا منعهههعع
ا.ت : گفتم برای منهه
یورا : برا منهه
ا.ت : که اینطور
یورا : بله
ا.ت : یورارو بغل کردم چسبوندم به سوتون و با چسب بستنش به ستون
کوک : 🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂
عزیزم اون هنوز بچسس
ا.ت : اره ی بچه شوهر دزد
یورا : بابایی یا من ازدواج میکنیی من چیزی ندارم اما قلبمو به نامت میزنم
کوک: واووو😂🤣😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂🤣🤣🤣
من خودم زن دارم خانم کوچولو
.
.
.
یورا : مامانی
ا.ت : جانم
یورا : موانا خیلی قشنگ بود منم دختر دریا هم
کوک: خیر عزیزم تو دختر بابایی
ا.ت : و همینطور مامان
یورا : دوست دارم بزرگ شدم با ی پسر جذاب مثل بابایی رل بزنم
کوک: دیگه چی😐
ا.ت : دختره خودته دیگه😂
یورا : حالا میبینیدد
کوک و ا.ت : بله 😐
(پایان فصل اول )
۳۵.۸k
۱۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.