عاشق شدن part²⁹

تهیونگ:خب پس چیکار کنیم
ا.ت:بیا بریم بازی کنیم
تهیونگ:بازی؟؟
ا.ت:ارع
تهیونگ:چی بازی ؟؟
ا.ت:اسکویید گیم خوبه؟
تهیونگ:خوبه ولی دوتایی حال نمیده
ا.ت:چرا حال میده
تهیونگ:خیلی خب باشه
بعد من رفتم و شعر مخصوص رو خوندم و برگشتم کلی بازی کردیم و تقریبا ۴ صب بود با ا.ت نشستیم رو کاناپه و داشتیم گیم میزدیم چن ساعتی بود داشتیم گیم میزدیم
ا.ت:واییییییییییی دیگ بسه خسته شدم *بی‌حال
تهیونگ:اره چن ساعته ک داریم بازی می‌کنیم
ا.ت:وای ساعت چنده*ترسیده
تهیونگ:۴ و ۲۰ دیقه
ا.ت:وای نه *ترسیده
تهیونگ:چیشده؟.
ا.ت:گوشیم کو ؟

ویو ا.ت
بدبخت شدم قرارمون ساعت ۳ بود الان شینا جرم میده گوشیمو برداشتمو دیدم ۵۰ باری زنگ زده حالا چیکار کنم 🤦‍♀️
زنگ زدم ب جونگ کوک

😘😘😘