مافیا من pt1
ویو ات
صبح با صدای الارم کوفتی از خواب بلند شدم و ی دوش پنج مینی گرفتم و روتین پوستی مو انجام دادم و رفتم پایین ک دیدم مامانم و داداشم دارن صبحونه میخوردن
علامت مامان ات:
علامت داداش ات؛
_مامان بابا کجاست؟
اها راستی یادم رفت بابام ی قمار باز عوضیه
: رفت بیرون خودت ک میشناسیش
-اره خب من دیگ برم دیرم میشه
: برو دخترم مراقب باش
راه افتادم و اتوبوس گرفتم اصن جا نبود
یجا بود ک برای زنای حامله بود
گفتم ولش کن نشستم همونجا
ک ی خانومرو دیدم که چپ چپ داره نگام میکنه
ک گفت: نچ نچ نچ واسه تو زود نبود اخ تو هنوز دانشگاهی
ک فهمیدم چیمیگه ولی بهش اهمیت ندادم و زنگ زدم به دوستم جیا
_جئون
صبح با صدای الارم کوفتی از خواب بلند شدم و ی دوش پنج مینی گرفتم و روتین پوستی مو انجام دادم و رفتم پایین ک دیدم مامانم و داداشم دارن صبحونه میخوردن
علامت مامان ات:
علامت داداش ات؛
_مامان بابا کجاست؟
اها راستی یادم رفت بابام ی قمار باز عوضیه
: رفت بیرون خودت ک میشناسیش
-اره خب من دیگ برم دیرم میشه
: برو دخترم مراقب باش
راه افتادم و اتوبوس گرفتم اصن جا نبود
یجا بود ک برای زنای حامله بود
گفتم ولش کن نشستم همونجا
ک ی خانومرو دیدم که چپ چپ داره نگام میکنه
ک گفت: نچ نچ نچ واسه تو زود نبود اخ تو هنوز دانشگاهی
ک فهمیدم چیمیگه ولی بهش اهمیت ندادم و زنگ زدم به دوستم جیا
_جئون
۷.۵k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.