گفتم ز عشقبازی،
گفتم ز عشقبازی،
در کس نشان ندیدم
زد بوسه بر لبانم،
گفتا نشانه با من
گفتم دلم چو مرغی ست،
کز آشیانه دور است
دستی به زلف خود زد،
گفت آشیانه با من.
در کس نشان ندیدم
زد بوسه بر لبانم،
گفتا نشانه با من
گفتم دلم چو مرغی ست،
کز آشیانه دور است
دستی به زلف خود زد،
گفت آشیانه با من.
۱۱.۴k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.