p41ایدل شکسته
(یونگی)
ا/ت دستمو گرفته بود و دوتایی میدوییدیم و دنبال بچه ها از دست هیونبین فرار میکردیم ...ا/ت میدویید و میخندید ...بهش نگاه کردم ..نمیدونی چقد خوشحالم ک حالت خوبه و کنارمی ...ک یهو وایساد و خم شد ...نگران شدم
-حالت خوبه ؟
با خنده بهم نگاه کرد و بین خنده هاش
+اره فق وقتی میخندم یا میدوئم شونه ام درد میگیره ...ولی نمیدونم چرا دلم میخواد همش بخندم ...انگار نمیتونم جلوشو بگیرم
و قهقهه زد و دستشو گذاشت روی شونه اش و اخی کشید و دوباره خندید
منم با لبخند بهشش خیره شده بودم ...نمیدونم اون دیوونه شده بود یا من ...ولی مهم حال خوبمون بود .....تا وقتی حالمون خوب بود برام مهم نبود بقیه پشت سرمون چی میگن .....گور بابای دنیا ....دستمو اروم دور شونش گذاشتم و ب خودم نزدیکش کردم و خنده کنان رفتیم سمت ماشین
------------------------
دو هفتع بعد
(یونگی)
ا/ت; اهههه یکم صدای اهنگو کم کن من خوابم نکبت
-تو ماشین میخوابی دختر ؟یکم بیرون رو نگاه کن ...فضای سبزز ...مرغ....خروس....عه اون گاوه رو نگا کن چقد شبیته ؟
+هوس کتک کردی مین یونگی؟
-غلط کردم بگیر بخواب
+باید دوباره تنبیه دیشبتو برات مرور کنم ؟
-نه نه بگیر بخواب گربه کوچولو
صندلیشو غقب دادم و همونطور ک ی دستم ب فرمون بود اروم پتو رو تا روی ابروهاش کشیدم
+هوی خفم کردی
خندیدم و رومو ب سمت جاده برگردوندم
تو این دو هفته حال ا/ت خیلی بهتر شده بود هنوز گاهی شونه اش درد میکرد ولی حالش خوب بود روز ب روز بیشتر وابسته اش میشدم و هر روز زود از کمپانی بر میگشتم تا وقتمو با گربه کوچولوی وحشیم بگذرونم ....پلیس هم جی وای پی رو ب جرم اقدام ب قتل و ادم ربایی و پول شویی و کارایی ک ما ازش خبر نداشتیم ب حبس ابد محکوم کرد ....رابطه ی جین و هیونبین هم خوب بود و اجرا های دریم ملودی هنوز ادامه داشت ...خبر برگشتنشون توی سراسر دنیا پیچیده بود و من برای اینکه ا/ت استراحتی بکنه ..الان تو راه ججوییم ....ی جورایی ماه عسلمونه و قراره بزارم پرتم کنه تو اب ....😂
نگاهی ب ا/ت کردم ک اروم خوابیده و اروم نفس میکشه ...سمتش خم شدم و موهاشو از روی صورتش زدم کنار ...بوسه ای روی گونه اش گذاشتم و برگشتم سر جام و اهنگو کم کردم
ا/ت دستمو گرفته بود و دوتایی میدوییدیم و دنبال بچه ها از دست هیونبین فرار میکردیم ...ا/ت میدویید و میخندید ...بهش نگاه کردم ..نمیدونی چقد خوشحالم ک حالت خوبه و کنارمی ...ک یهو وایساد و خم شد ...نگران شدم
-حالت خوبه ؟
با خنده بهم نگاه کرد و بین خنده هاش
+اره فق وقتی میخندم یا میدوئم شونه ام درد میگیره ...ولی نمیدونم چرا دلم میخواد همش بخندم ...انگار نمیتونم جلوشو بگیرم
و قهقهه زد و دستشو گذاشت روی شونه اش و اخی کشید و دوباره خندید
منم با لبخند بهشش خیره شده بودم ...نمیدونم اون دیوونه شده بود یا من ...ولی مهم حال خوبمون بود .....تا وقتی حالمون خوب بود برام مهم نبود بقیه پشت سرمون چی میگن .....گور بابای دنیا ....دستمو اروم دور شونش گذاشتم و ب خودم نزدیکش کردم و خنده کنان رفتیم سمت ماشین
------------------------
دو هفتع بعد
(یونگی)
ا/ت; اهههه یکم صدای اهنگو کم کن من خوابم نکبت
-تو ماشین میخوابی دختر ؟یکم بیرون رو نگاه کن ...فضای سبزز ...مرغ....خروس....عه اون گاوه رو نگا کن چقد شبیته ؟
+هوس کتک کردی مین یونگی؟
-غلط کردم بگیر بخواب
+باید دوباره تنبیه دیشبتو برات مرور کنم ؟
-نه نه بگیر بخواب گربه کوچولو
صندلیشو غقب دادم و همونطور ک ی دستم ب فرمون بود اروم پتو رو تا روی ابروهاش کشیدم
+هوی خفم کردی
خندیدم و رومو ب سمت جاده برگردوندم
تو این دو هفته حال ا/ت خیلی بهتر شده بود هنوز گاهی شونه اش درد میکرد ولی حالش خوب بود روز ب روز بیشتر وابسته اش میشدم و هر روز زود از کمپانی بر میگشتم تا وقتمو با گربه کوچولوی وحشیم بگذرونم ....پلیس هم جی وای پی رو ب جرم اقدام ب قتل و ادم ربایی و پول شویی و کارایی ک ما ازش خبر نداشتیم ب حبس ابد محکوم کرد ....رابطه ی جین و هیونبین هم خوب بود و اجرا های دریم ملودی هنوز ادامه داشت ...خبر برگشتنشون توی سراسر دنیا پیچیده بود و من برای اینکه ا/ت استراحتی بکنه ..الان تو راه ججوییم ....ی جورایی ماه عسلمونه و قراره بزارم پرتم کنه تو اب ....😂
نگاهی ب ا/ت کردم ک اروم خوابیده و اروم نفس میکشه ...سمتش خم شدم و موهاشو از روی صورتش زدم کنار ...بوسه ای روی گونه اش گذاشتم و برگشتم سر جام و اهنگو کم کردم
۱۷.۵k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.