عشق من پارت ۲
عشق من پارت ۲
(وقتی ات رسید خونه)
مامان ات: خوش اومدی دخترم:)♡
ات: مرسی قشنگممم
[بغل کردن هم]
داداش ات: به به پرنسس مامان چه عجب بعد سالها دیدیمت..
راوی : ات ۱ سال خارج بوده و بخاطر ازدواج برادرش اومده خونه و حالا حالا ها موندگاره.
ات: به بح شاه دوماد :) حالا کو این عروس خانم خوش بختمون؟؟
داداش ات: داره میاد نگران نباش(خندیدن)
ات:من برم لباس مناسب عروس خانومو بپوشم.
داداش ات:برو ازون لباس خوشگلات بپوش.
ات:خوبه خوبه😒
(هردوتاشون رفتن)
ادامه دارد.....
شرایط
لایک:۷
کامنت:۸
(وقتی ات رسید خونه)
مامان ات: خوش اومدی دخترم:)♡
ات: مرسی قشنگممم
[بغل کردن هم]
داداش ات: به به پرنسس مامان چه عجب بعد سالها دیدیمت..
راوی : ات ۱ سال خارج بوده و بخاطر ازدواج برادرش اومده خونه و حالا حالا ها موندگاره.
ات: به بح شاه دوماد :) حالا کو این عروس خانم خوش بختمون؟؟
داداش ات: داره میاد نگران نباش(خندیدن)
ات:من برم لباس مناسب عروس خانومو بپوشم.
داداش ات:برو ازون لباس خوشگلات بپوش.
ات:خوبه خوبه😒
(هردوتاشون رفتن)
ادامه دارد.....
شرایط
لایک:۷
کامنت:۸
۱.۶k
۲۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.