عشق جدید
وقتی وارد شدم همه بهم سلام کردن که جنی محکم اومد بقلم
جنی:مامانیییییی
ا.ت:وات
جنی:وا داری مامان میشی دیگه منم بهت میگم مامانی
ا.ت :خدایا
جنی:اومدی به کوک سر بزنی
ا.ت:یس
جنی:اوک پس بایییییییی
ا.ت:بای
رفتم طبقه ۴ شرکت در زدم
کوک:بفرمائید
ا.ت:سوپراززززز
کوک:بیب؟
ا.ت:سوپرایز شدی
کوک:معلومه که شدم ا بیا پیشن بگم چی برات بیارن
ا.ت:حوس هات چاکلت کردم
کوک:اوک لطفا ۲ هات چاکلت بیارین
ا.ت:خب چی کار میکردی
کوک:داشتم رو طرح جدید کار میکردم چند ماه دیگه آماده میشه
ا.ت:پس منم هستم
کوک:معلومه که باید باشی اصلا خوشگل تر و خوش اندام تر از تو وجود نداره
ا.ت:الان که خوش اندام نیستم
کوک:اون برای بارداریته بیب وقتی کوچولومون بدنیا بیاد میشی باربی
تق تق(صدای در)
کوک:بفرمائید
ی دختر اومد داخل با لباس باز و آرایش قلیز
لیا:بفرمائید رئیس
کوک:مرسی خانم لیم
کوک:ا عشقم ایشون دستیار جدیدم خانم لیم لیا هستن خانم لیم ایشون هم همسر بنده هستن
لیا:سلام
ا.ت:سلام فقط از کی لباس کار کنان عوض شده من نمیدونستم
لیا:بله؟
ا.ت:منظورم اینه که لباست خیلی بازه و خیلی آرایش داری بهتره یکم سنگین باشی اینجا شرکته
لیا:بله درسته (با حرس)
و رفت
کوک:الان حسودی کردی
ا.ت:کی من نه بابا
کوک:چرا کردی
ا.ت:اوففف خب لباسش خیلی بد بود
کوک:خنده
ا.ته:عه نخند دیگهههه
کوک:باشه باشه
جنی:مامانیییییی
ا.ت:وات
جنی:وا داری مامان میشی دیگه منم بهت میگم مامانی
ا.ت :خدایا
جنی:اومدی به کوک سر بزنی
ا.ت:یس
جنی:اوک پس بایییییییی
ا.ت:بای
رفتم طبقه ۴ شرکت در زدم
کوک:بفرمائید
ا.ت:سوپراززززز
کوک:بیب؟
ا.ت:سوپرایز شدی
کوک:معلومه که شدم ا بیا پیشن بگم چی برات بیارن
ا.ت:حوس هات چاکلت کردم
کوک:اوک لطفا ۲ هات چاکلت بیارین
ا.ت:خب چی کار میکردی
کوک:داشتم رو طرح جدید کار میکردم چند ماه دیگه آماده میشه
ا.ت:پس منم هستم
کوک:معلومه که باید باشی اصلا خوشگل تر و خوش اندام تر از تو وجود نداره
ا.ت:الان که خوش اندام نیستم
کوک:اون برای بارداریته بیب وقتی کوچولومون بدنیا بیاد میشی باربی
تق تق(صدای در)
کوک:بفرمائید
ی دختر اومد داخل با لباس باز و آرایش قلیز
لیا:بفرمائید رئیس
کوک:مرسی خانم لیم
کوک:ا عشقم ایشون دستیار جدیدم خانم لیم لیا هستن خانم لیم ایشون هم همسر بنده هستن
لیا:سلام
ا.ت:سلام فقط از کی لباس کار کنان عوض شده من نمیدونستم
لیا:بله؟
ا.ت:منظورم اینه که لباست خیلی بازه و خیلی آرایش داری بهتره یکم سنگین باشی اینجا شرکته
لیا:بله درسته (با حرس)
و رفت
کوک:الان حسودی کردی
ا.ت:کی من نه بابا
کوک:چرا کردی
ا.ت:اوففف خب لباسش خیلی بد بود
کوک:خنده
ا.ته:عه نخند دیگهههه
کوک:باشه باشه
۲.۱k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.