8پارت 4
داداشم اومد
د. ت:ا. ت خوبی؟
ا. ت: اوهوم
داداشم: ببینمت
جونگ کوک: داداشته
ا. ت: اوهوم
شوگا: چرا ما نمیشناسیش
ا. ت: چون اونقدر صمیمی نبودین که درباره خانواده یا چیزی دیگه باهاتون حرف بزنم
دکترم اومد
دکتر: سرمت آخراشه، بعد سرم مرخصی، غذا های چرب و سنگین نخور ویزتتو بگیر و برو دارو هاتو بگیر
د. ت: هزینه باید کجا پرداخت کنیم
دکتر : هزینه نمیخواد خانم ا . ت به اندازه کافی به ما خوبی کرد که این هزینه نگیریم
ا. ت: 🙂
بعد دکتر رفت
ته: چیکار کردی که پول نگرفت
ا. ت: هر هفته یه مقدار هزینه به بیمارستان پرداخت میکنم
د. ت: چقدر
ا. ت: اندازه 5000 دلار
جین تو ذهنش : واقعا مهربونو کیوته
ا. ت: بریم دیگه
د. ت: ا. ت خودت میتونی بری من باید برم بیمارا منتظرن( داداش ا. ت دکتر پوسته)
ا. ت: اره چولاغ نشدم که
نامجون: ماهستیم دیگه
د. ت رو به اعضا: اگه یه خاله مو از سر خواهرم کمشه من میدونموشما
ا. ت: اوکی اوکی برو
د. ت رفت
سرمم تمام شد پرستار برداشت
ا. ت: برین دیگه
اعضا: توچی
ا. ت: برین بیرون لباس بپوشم
اعضا: آها
لباسمو پوشیدم
پرستار : چون شب کار کم بود لباستو شستم
ا. ت: مرسی عزیزم ، خیلی لطف کردی به من
پرستار، خواهش میکنم یه امضا میدید بهم
ا. ت: باشه
خودکار دادابهش امضا دادم
از اتاق اومدم
ا. ت: بریم
کوک با یه دستش پاهامو گرفت با یه دستش بدنم بغلم کرد
ا. ت: چیکار میکنی ، بزارم پایین
ته: با اون وضیعتت راه هم میخوایی بیایی
ا. ت: فلج نیستم که
جیمین: لج نکن دیگه
ا. ت: اوففففف خسته شدم از دسته شما
سوار ماشین شدیم
ا. ت: من ببرخونم
جین: لج........
ا. ت: منو ببرین خونم( با داد)
جین: باشه باشه
د. ت:ا. ت خوبی؟
ا. ت: اوهوم
داداشم: ببینمت
جونگ کوک: داداشته
ا. ت: اوهوم
شوگا: چرا ما نمیشناسیش
ا. ت: چون اونقدر صمیمی نبودین که درباره خانواده یا چیزی دیگه باهاتون حرف بزنم
دکترم اومد
دکتر: سرمت آخراشه، بعد سرم مرخصی، غذا های چرب و سنگین نخور ویزتتو بگیر و برو دارو هاتو بگیر
د. ت: هزینه باید کجا پرداخت کنیم
دکتر : هزینه نمیخواد خانم ا . ت به اندازه کافی به ما خوبی کرد که این هزینه نگیریم
ا. ت: 🙂
بعد دکتر رفت
ته: چیکار کردی که پول نگرفت
ا. ت: هر هفته یه مقدار هزینه به بیمارستان پرداخت میکنم
د. ت: چقدر
ا. ت: اندازه 5000 دلار
جین تو ذهنش : واقعا مهربونو کیوته
ا. ت: بریم دیگه
د. ت: ا. ت خودت میتونی بری من باید برم بیمارا منتظرن( داداش ا. ت دکتر پوسته)
ا. ت: اره چولاغ نشدم که
نامجون: ماهستیم دیگه
د. ت رو به اعضا: اگه یه خاله مو از سر خواهرم کمشه من میدونموشما
ا. ت: اوکی اوکی برو
د. ت رفت
سرمم تمام شد پرستار برداشت
ا. ت: برین دیگه
اعضا: توچی
ا. ت: برین بیرون لباس بپوشم
اعضا: آها
لباسمو پوشیدم
پرستار : چون شب کار کم بود لباستو شستم
ا. ت: مرسی عزیزم ، خیلی لطف کردی به من
پرستار، خواهش میکنم یه امضا میدید بهم
ا. ت: باشه
خودکار دادابهش امضا دادم
از اتاق اومدم
ا. ت: بریم
کوک با یه دستش پاهامو گرفت با یه دستش بدنم بغلم کرد
ا. ت: چیکار میکنی ، بزارم پایین
ته: با اون وضیعتت راه هم میخوایی بیایی
ا. ت: فلج نیستم که
جیمین: لج نکن دیگه
ا. ت: اوففففف خسته شدم از دسته شما
سوار ماشین شدیم
ا. ت: من ببرخونم
جین: لج........
ا. ت: منو ببرین خونم( با داد)
جین: باشه باشه
۱۶.۹k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.