یک شب ماندگاری در پاریس. ادامه پارت ۸(^^;)))
ویوی فردا
ملیسا :وای چرا باید لباس هامون یک دست باشه من دوست دارم صورتی باشم نه آبی
لینا :من موخام بنفش باشم
ملیسا:نه من میخوام بنفش باشم
لینا:نه من
پانیز:خوب خداشکر من که ابیوردی دوست دارم
لینا :تو بحث ما دخالت نکن اوکی
پانیز\(^^)/:اوکی عوچولو هاااا
ویوی پانیز
صدا آرمی های هتل بلند شد ما هم رفتیم بیرون و دیدیم فقط تهکوک اومده بود چرا بایس من نیومده بود من نا احت بودم و رفتم تو اتاق درو بستم و برقا رو خاموش
ملیسا:پانیز کو
لینا :نمیدونم
لینا:عه پیامک از طرف پانیز
پیامک
بچه من حالم زیاد خوب نی سرم درد میکنه بدون من برید و لطفا نیاید تو اتاق چون سردردم بدتر میشه با تشکر پانی
ملیسا:چیشده؟
لینا:چیزه خاصی نی سرش درد میکنه حیف شد به آرزوش اینجاست ولی نمی تونه ببینه
ملیسا:اره
ویوی ملیسا
ته چقدر خوشگل چقدر جذابه چقدر خوبه
(اینا رو بلند میگفت)
لینا:حالت خوبه
ملیسا:نه استرس دارم
لینا(نویسنده حرف های ملیسا که تو ذهنش هستو بلند نگو )
نویسنده:چشم عمر دیگه
لینا:فعلا عمر دیگه ندارم وزیر
نویسنده:بیشور
لینا:خودتی
نوسنده:فعلا که تو جلو آینه وایستادی
نویسنده۲:خوب بزارید نوسنده ۱ با لینا دعوا کنه من داستانو میگم\(^^)/(^_^)/~~
ادامش پارت ۹
ملیسا :وای چرا باید لباس هامون یک دست باشه من دوست دارم صورتی باشم نه آبی
لینا :من موخام بنفش باشم
ملیسا:نه من میخوام بنفش باشم
لینا:نه من
پانیز:خوب خداشکر من که ابیوردی دوست دارم
لینا :تو بحث ما دخالت نکن اوکی
پانیز\(^^)/:اوکی عوچولو هاااا
ویوی پانیز
صدا آرمی های هتل بلند شد ما هم رفتیم بیرون و دیدیم فقط تهکوک اومده بود چرا بایس من نیومده بود من نا احت بودم و رفتم تو اتاق درو بستم و برقا رو خاموش
ملیسا:پانیز کو
لینا :نمیدونم
لینا:عه پیامک از طرف پانیز
پیامک
بچه من حالم زیاد خوب نی سرم درد میکنه بدون من برید و لطفا نیاید تو اتاق چون سردردم بدتر میشه با تشکر پانی
ملیسا:چیشده؟
لینا:چیزه خاصی نی سرش درد میکنه حیف شد به آرزوش اینجاست ولی نمی تونه ببینه
ملیسا:اره
ویوی ملیسا
ته چقدر خوشگل چقدر جذابه چقدر خوبه
(اینا رو بلند میگفت)
لینا:حالت خوبه
ملیسا:نه استرس دارم
لینا(نویسنده حرف های ملیسا که تو ذهنش هستو بلند نگو )
نویسنده:چشم عمر دیگه
لینا:فعلا عمر دیگه ندارم وزیر
نویسنده:بیشور
لینا:خودتی
نوسنده:فعلا که تو جلو آینه وایستادی
نویسنده۲:خوب بزارید نوسنده ۱ با لینا دعوا کنه من داستانو میگم\(^^)/(^_^)/~~
ادامش پارت ۹
۹۰۲
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.