پارت ۳
از زبان جیهوپ :
خیلی دلم براش تنگ شده دختره سگ ولی تخصیر خودشه اینقدر با من لج میکنه هیچوقت به حرفم گوش نمیده همیشه عصبی میکنه منو ایششش فک کنم خوب تنبیه شده بهتره برم خونه دیگه بلند شدم از عمارت زدم بیرون و برگشتم خونه
از زبان مینسو:
تو اتاق مشترکمون نشسته بودم و لباس جیهوپ رو بغل کرده بودم هق من خیلی ناراحتم اصن من گوه خوردم بزار جیهوپ برگرده دیگه نه باهاش لج میکنم نه رو حرفش حرف میزنم دیگه هیچوقت اذیتش نمیکنم مث بقیه زوجا خیلی عادی زندگیمونو میکنیم من مطمئنم اگه همینجوری پیش بره از هم جدا میشیم و من اینو نمیخوام وایییی چقدر دلم درد میکنه رفتم تو دستشویی بله پریود شدم رفتم بیرون یه پد برداشتم و گذاشتم رفتم رو تخت دراز کشیدم که کم کم چشام گرم شد و خواب رفتم ....
از زبان جیهوپ:
در عمارتو یواش باز کردم و رفتم داخل که دیدم هیچ خبری نیس و همه جا ساکت و خلوت بود رفتم بالا از پله ها در اتاق رو آروم باز کردم اخههه دیدم خیلی کیوت رو تخت خوابیده چقدر هم کیوته رفتم نزدیک تر و بغلش کردم ایششش همیشه گول میخورم وقتی از دور نگاش کنی خیلی کیوت و گوگولیه ولی وقتی نزدیکش میشی بیشتر هات و سکسی میشه ایششش من الان باید تحریک بشم آخه این چه لباس فاکی هست که تو پوشیدی آخه دختر،خم شدم رو صورتش و بوسیدمش که بیدار شد
_اع هوپی جونم اومدی(خیلی خوشحال)
+اره عزیزم چقدر دلم برات تنگ شده بود کوچولوی جذابم
محکم همو بغل کردن و جیهوپ محکم لبای مینسو رو میبوسید از هم جدا شدن
_بهت قول میدم دیگه هیچوقت اذیتت نکنم میشه دیگه هیچوقت از پیشم نری حتی فقط برای یه روز
+منو ببخش منم نباید اینجوری تنبیهت میکردم اره دیگه هیچوقت از پیشت نمیرم
خیلی دلم براش تنگ شده دختره سگ ولی تخصیر خودشه اینقدر با من لج میکنه هیچوقت به حرفم گوش نمیده همیشه عصبی میکنه منو ایششش فک کنم خوب تنبیه شده بهتره برم خونه دیگه بلند شدم از عمارت زدم بیرون و برگشتم خونه
از زبان مینسو:
تو اتاق مشترکمون نشسته بودم و لباس جیهوپ رو بغل کرده بودم هق من خیلی ناراحتم اصن من گوه خوردم بزار جیهوپ برگرده دیگه نه باهاش لج میکنم نه رو حرفش حرف میزنم دیگه هیچوقت اذیتش نمیکنم مث بقیه زوجا خیلی عادی زندگیمونو میکنیم من مطمئنم اگه همینجوری پیش بره از هم جدا میشیم و من اینو نمیخوام وایییی چقدر دلم درد میکنه رفتم تو دستشویی بله پریود شدم رفتم بیرون یه پد برداشتم و گذاشتم رفتم رو تخت دراز کشیدم که کم کم چشام گرم شد و خواب رفتم ....
از زبان جیهوپ:
در عمارتو یواش باز کردم و رفتم داخل که دیدم هیچ خبری نیس و همه جا ساکت و خلوت بود رفتم بالا از پله ها در اتاق رو آروم باز کردم اخههه دیدم خیلی کیوت رو تخت خوابیده چقدر هم کیوته رفتم نزدیک تر و بغلش کردم ایششش همیشه گول میخورم وقتی از دور نگاش کنی خیلی کیوت و گوگولیه ولی وقتی نزدیکش میشی بیشتر هات و سکسی میشه ایششش من الان باید تحریک بشم آخه این چه لباس فاکی هست که تو پوشیدی آخه دختر،خم شدم رو صورتش و بوسیدمش که بیدار شد
_اع هوپی جونم اومدی(خیلی خوشحال)
+اره عزیزم چقدر دلم برات تنگ شده بود کوچولوی جذابم
محکم همو بغل کردن و جیهوپ محکم لبای مینسو رو میبوسید از هم جدا شدن
_بهت قول میدم دیگه هیچوقت اذیتت نکنم میشه دیگه هیچوقت از پیشم نری حتی فقط برای یه روز
+منو ببخش منم نباید اینجوری تنبیهت میکردم اره دیگه هیچوقت از پیشت نمیرم
۱۰۸.۷k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.