عشق بی پایان p19
ا/ت ویو
مدیس و مکس عین خرس خوابیده بودن البته حق داشتن تو تولد انقدر رقصیده بودن من جای اونا خسته شدم منم خسته بودما اما خابم نمیاد پاشدم هودی تو تصویر رو پوشیدم کلاهمو انداختم سرم و از خونه زدم بیرون
همیشه شب رو دوس داشتم مخصوصا قدم زدن رو اون موقع که پیش خانوادم بودم اجازه نداشتم برم بیرون نه تنها شب حتی روزم نمیزاشتن حرفشونم این بود(تو دختری)
حالم از این حرفشون بهم میخورد 17 سالم شد هر وقت دعوا میکردیم میگفتن شوهر کن دیگه ما کاری به کارت نداشته باشیم میدونستم شوهر کنم اون میخاد گیر بده باید مث خدمتکار باشم خونه تمیز کن،غذا درست کن،لباس بشور،روتخت راضیش کن،بچه نگهدار و هزاران کار دیگه اونوقت بهش بگی بالا چشمت ابروعه دیگه واویلا! طلاقت میده طلاقت هم بده میگن ببین دختره چه مشکلی داشته که طلاقش داده
منم از زور گویی متنفرم بخاطر همین عین خر درس خوندم دانشگاه های زیادی قبول شدم چون رتبم دورقمی بود اما دور ترین دانشگاهی که هم من و هم دوستام بودم رو انتخاب کردم
با پس گردنی ای که بهم خورد کم مونده بود بیوفتم با حرص برگشتم ببینم کیه این موقع که با شوگا رو به رو شدم
بازم این ضربان قلبم رفت رو هزار اما رو بروز ندادم من همیشه بازیگر خوبی بودم هیچ وقت کسی حس درونیم رو نفهمید
+کجایی2ساعته دارم صدات میکنم
_هیچی پیشمولی همینجا بودم
چشم غره ای بهم رفت
+مگه نگفتم پیشمولی صدام نکن
لپش رو کشیدم
_دوس دارم چون شبیه بچه گربه ای
همونجور که راه میرفتیم
+همه بهم میگن این موقع شب اینجا چیکار میکنی
_قدم زدن تو شب رو دوس دارم
+تنها نباید بیای
_چرا؟
+چون تو دختری
اخم کردم
_چون دخترم دلیل نمیشه که از چیزایی که دوست دارم بگذرم(عصبی)
+خب بابا چرا میزنی
_از این جمله متنفرم بخاطرش از کلی آرزو هام گذشتم
بحث رو عوض کرد
+بیا بریم رو اون نیمکت بشینیم
با هم نشستیم
+ا/ت؟
همونطور که به ماه خیره بودم
_هوم؟
+خب..ام..چیزه..آم..
_بخدا با لکنت حرف بزنی میزنم شل و پلت میکنم
+به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟
_نچ وقتی از طرف هیچ نمیدونی و تاحالا ندیدیش چطور میشه عاشق شد
_چیه نکنه عاشق شدی؟(با خنده)
یه نگاه بهم کرده
+اوهوم
خنده رو لبم خشک شد
(چه بهتر تو که نمیتونستی بهش برسی)
قلبم تیر کشید چرا خوشی به من حرومه
+تو چی عاشق شدی؟
_اوهوم
+کیه؟
الان من چی بگم بگم تویی؟ تا خواستم الکی یه چی بگم گوشیم زنگید و اسم جیغ جیغو نمایان شدم(لفظ قلمت تو حلق عمت)
×هیچ معلوم هس تو کدوم قبرستونی هستی؟
گوشیو دور کردم
_وای رز گوشم
×سرطان کجایی
_هیچی یکم اومدم هوا بخورم
×الهی بری زیر تریلی18چرخ سکته کردیم همین الان پاشو گمشو بیا خونه
گوشیو قطع کردم
_پیشمولی من باید برم خونه
+ها؟بای
_بای
دویدم خونه و با همون لباس خوابیدم
#فیک
بلایک
مدیس و مکس عین خرس خوابیده بودن البته حق داشتن تو تولد انقدر رقصیده بودن من جای اونا خسته شدم منم خسته بودما اما خابم نمیاد پاشدم هودی تو تصویر رو پوشیدم کلاهمو انداختم سرم و از خونه زدم بیرون
همیشه شب رو دوس داشتم مخصوصا قدم زدن رو اون موقع که پیش خانوادم بودم اجازه نداشتم برم بیرون نه تنها شب حتی روزم نمیزاشتن حرفشونم این بود(تو دختری)
حالم از این حرفشون بهم میخورد 17 سالم شد هر وقت دعوا میکردیم میگفتن شوهر کن دیگه ما کاری به کارت نداشته باشیم میدونستم شوهر کنم اون میخاد گیر بده باید مث خدمتکار باشم خونه تمیز کن،غذا درست کن،لباس بشور،روتخت راضیش کن،بچه نگهدار و هزاران کار دیگه اونوقت بهش بگی بالا چشمت ابروعه دیگه واویلا! طلاقت میده طلاقت هم بده میگن ببین دختره چه مشکلی داشته که طلاقش داده
منم از زور گویی متنفرم بخاطر همین عین خر درس خوندم دانشگاه های زیادی قبول شدم چون رتبم دورقمی بود اما دور ترین دانشگاهی که هم من و هم دوستام بودم رو انتخاب کردم
با پس گردنی ای که بهم خورد کم مونده بود بیوفتم با حرص برگشتم ببینم کیه این موقع که با شوگا رو به رو شدم
بازم این ضربان قلبم رفت رو هزار اما رو بروز ندادم من همیشه بازیگر خوبی بودم هیچ وقت کسی حس درونیم رو نفهمید
+کجایی2ساعته دارم صدات میکنم
_هیچی پیشمولی همینجا بودم
چشم غره ای بهم رفت
+مگه نگفتم پیشمولی صدام نکن
لپش رو کشیدم
_دوس دارم چون شبیه بچه گربه ای
همونجور که راه میرفتیم
+همه بهم میگن این موقع شب اینجا چیکار میکنی
_قدم زدن تو شب رو دوس دارم
+تنها نباید بیای
_چرا؟
+چون تو دختری
اخم کردم
_چون دخترم دلیل نمیشه که از چیزایی که دوست دارم بگذرم(عصبی)
+خب بابا چرا میزنی
_از این جمله متنفرم بخاطرش از کلی آرزو هام گذشتم
بحث رو عوض کرد
+بیا بریم رو اون نیمکت بشینیم
با هم نشستیم
+ا/ت؟
همونطور که به ماه خیره بودم
_هوم؟
+خب..ام..چیزه..آم..
_بخدا با لکنت حرف بزنی میزنم شل و پلت میکنم
+به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟
_نچ وقتی از طرف هیچ نمیدونی و تاحالا ندیدیش چطور میشه عاشق شد
_چیه نکنه عاشق شدی؟(با خنده)
یه نگاه بهم کرده
+اوهوم
خنده رو لبم خشک شد
(چه بهتر تو که نمیتونستی بهش برسی)
قلبم تیر کشید چرا خوشی به من حرومه
+تو چی عاشق شدی؟
_اوهوم
+کیه؟
الان من چی بگم بگم تویی؟ تا خواستم الکی یه چی بگم گوشیم زنگید و اسم جیغ جیغو نمایان شدم(لفظ قلمت تو حلق عمت)
×هیچ معلوم هس تو کدوم قبرستونی هستی؟
گوشیو دور کردم
_وای رز گوشم
×سرطان کجایی
_هیچی یکم اومدم هوا بخورم
×الهی بری زیر تریلی18چرخ سکته کردیم همین الان پاشو گمشو بیا خونه
گوشیو قطع کردم
_پیشمولی من باید برم خونه
+ها؟بای
_بای
دویدم خونه و با همون لباس خوابیدم
#فیک
بلایک
۳.۸k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.