مافیای جذاب من 💦🕳️
مافیای جذاب من 💦🕳️
ᵖᵃʳᵗ₅₄
هفت سال از اون وقت گذشته بود دخترک تبدیل شده بود به یکی از بزرگترین مافیاهای کره و پسرک دوباره ازدواج کرده بود که هکسر دومش یه دختر داشت دخترک از هرروز پسرک خبر داشت فقط برای گرفتن انتقامش
-دخترم من دیگه میرم سر کار.......کیونگ ساعتم کجاست
=تو کمد کنار مبل
-من رفتم
دخترک برای پسرک نامه ای نوشته بود که......
/براتون نامه اومده
-ممنون بذار رو میز
پسرک نامه رو باز کرد از طرف ی ناشناس بود که نوشته بود *به زودی همو میبینیم*پسرک فکر میکرد اشتباهی اومده و پرتش کرد اونور
~خانم....خانم...لطفا...ل...طفا منو ببخشید دیگه تکرار نمیشه
+باید از اول به فکرش میبودی.....من بی دلیل کسیو نمیبخشم
دخترک اخرین توت فرنگیو توی دهنش گذاشت و چاقوی توی سبدو توی گردنش فرو برد
+از شرش خلاص شو جسون
*چشم خانم
................................
#فیک
#وانشات
ᵖᵃʳᵗ₅₄
هفت سال از اون وقت گذشته بود دخترک تبدیل شده بود به یکی از بزرگترین مافیاهای کره و پسرک دوباره ازدواج کرده بود که هکسر دومش یه دختر داشت دخترک از هرروز پسرک خبر داشت فقط برای گرفتن انتقامش
-دخترم من دیگه میرم سر کار.......کیونگ ساعتم کجاست
=تو کمد کنار مبل
-من رفتم
دخترک برای پسرک نامه ای نوشته بود که......
/براتون نامه اومده
-ممنون بذار رو میز
پسرک نامه رو باز کرد از طرف ی ناشناس بود که نوشته بود *به زودی همو میبینیم*پسرک فکر میکرد اشتباهی اومده و پرتش کرد اونور
~خانم....خانم...لطفا...ل...طفا منو ببخشید دیگه تکرار نمیشه
+باید از اول به فکرش میبودی.....من بی دلیل کسیو نمیبخشم
دخترک اخرین توت فرنگیو توی دهنش گذاشت و چاقوی توی سبدو توی گردنش فرو برد
+از شرش خلاص شو جسون
*چشم خانم
................................
#فیک
#وانشات
۷.۸k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.