پارت ۳۱ ( عشق در نگاه اول ؟)
بچه ها حتما امرای پارت قبلی رو بخونید تا داستان یادتون بیاد
رییس ا/ت : باشه حتما
یهو یه فکری به سرم زد باید با لیارا همکاری کنم و اونم وارد بازیم کنم اینطوری من سود بیشتری می کنم آخر هم اون دختره لیارا رو مثل یه زباله توی سطل زباله میریزم ( خنده )
از اون دختره آدرس خونه لیارا رو گرفتم قراره شب اونجا برم
از زبان ا/ت
امروز واقعا روز خسته کننده ای بود بعد اتمام ساعت کاری دست جیمین و گرفتم و گفتم : میای بریم با هم غذا بخوریم
جیمین : اره منم خیلی گشنمه
رفتیم توی رستوران و نشستم رو صندلی جیمینم نودل سفارش داد بعد اینکه با هم خوردیم سوار ماشین شدیم همینطور که تو راه خونه بودیم جیمین یه آهنگ غمگین گذاشته بودبه جیمین گفتم
ا/ت : این دوری از عشق چیه که تو همه انگار ازش حرف میزند واقعا دوست دارم ببینم چیه و چه حسی داره که اینقدر بزرگش میکنند
جیمین : برای اینکه این حسو تجربه کنی اول باید عاشق واقعی باشی
ا/ت : حتما همینطوره
🫡🥲
اگه کامنت نزارید پارت بعدی رو نمیزارم
بچه ها لطفاً کامنت با معنا بزارید
رییس ا/ت : باشه حتما
یهو یه فکری به سرم زد باید با لیارا همکاری کنم و اونم وارد بازیم کنم اینطوری من سود بیشتری می کنم آخر هم اون دختره لیارا رو مثل یه زباله توی سطل زباله میریزم ( خنده )
از اون دختره آدرس خونه لیارا رو گرفتم قراره شب اونجا برم
از زبان ا/ت
امروز واقعا روز خسته کننده ای بود بعد اتمام ساعت کاری دست جیمین و گرفتم و گفتم : میای بریم با هم غذا بخوریم
جیمین : اره منم خیلی گشنمه
رفتیم توی رستوران و نشستم رو صندلی جیمینم نودل سفارش داد بعد اینکه با هم خوردیم سوار ماشین شدیم همینطور که تو راه خونه بودیم جیمین یه آهنگ غمگین گذاشته بودبه جیمین گفتم
ا/ت : این دوری از عشق چیه که تو همه انگار ازش حرف میزند واقعا دوست دارم ببینم چیه و چه حسی داره که اینقدر بزرگش میکنند
جیمین : برای اینکه این حسو تجربه کنی اول باید عاشق واقعی باشی
ا/ت : حتما همینطوره
🫡🥲
اگه کامنت نزارید پارت بعدی رو نمیزارم
بچه ها لطفاً کامنت با معنا بزارید
۶.۸k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.