تک پارتی از تهیونگ وقتی حامله بودی
تک پارتی از تهیونگ
درخواستی
وقتی حامله بودی
یونا : چشم هامو باز کردم با دیدن چهره تهیونگ لبخند به لبم اومد
تو این مدت که حامله بودم شکمم یکم بزرگشده بود و تهیونگ همش شکممو میبوسید
هر کاری کردم آقا از خواب بلند نمیشد پس با موهاش بازی کردم بعد چند دقیقه بیدار شد
تهیونگ : یونااا
یونا: همممم
تهیونگ: یونا بزار بخوابمممم
یونا: نهههه مگه قرار نبود بریم برا تائین جنسیت بچمون
تهیونگ یهو مث برق زده ها از جاش بلند شد انکار تازه ویندوزش بالا اومده بود و یادش اومده بود حامله ام
تهیونگ " باش کی باید بریم ؟
یونا : ساعت ۹
تهیونگ: الان ساعت چنده ؟
یونا : ۸
تهیونگ : پس پاشو آماده شو
یونا : ولی من نوتلا میخامممم
تهیونگ: ای وای باز هوس هاش شروع شدن
یونا : شنیدم ها
تهیونگ : غلط کردم به خدا تازه یه کارتن نوتلا تموم کردی چاگیا اگه همینجوری پیش بری ورشکست میشم
با این حرفش خونه پر از صدای خنده های یونا شد
یونا : نترس تو با اون سرمایه ات چطوری ورشکسته بشی
تهیونگ : ببینیم تهش میشن یا نه
یونا : اصن باهات قهرم
ته : یونا غلط کردم به خدا
یونا : فقط به یه شرط آشتی میکنیم
تهیونگ: برو بابا برا من شرط میزاره
که یهو ته یونا رو براید استایل بغل میکنه و از پله های خونه میبره پائین
یونا : ته ولم کن خودم میتونم راه برم
ته : نههههه میخاستی دختر خوبی باشی
یونا : تهیونگ اینقدر اذیتم نکن فراموش کردی من حامله ام برا بچه بده میفهمی
ته : باشه باشه گذاشتمت پائین
یونا : حالا بیا صبحونه بخوریم
ته : باشه چاگی
پرش به بعد از صبحونه
ته : یونا پاشو آماده شوووو
یونا : باشه بزار هین قاشق نوتلا رو بخورم
ته: عجله کن یکم
یونا : باشه بابایی
تهیونگ : کیوت خر
بیا اینو بپوش ( آوردن لباسی زیبا و خر ذوق شدن نویسنده )
یونا : ولی این ک....
ته: حرف نباشه یادت باشه هرچی من گفتم میپوشی و هرکاری که من گفتم میکنی
یونا: چشم بابایییی
پرش زمانی به سونوگرافی(چقد پرش زمان داریم)
یونا : باهم رفته بودیم تو مطب نوبت من شد و اسمم رو صدا زدن
کیم یونا
من و ته باهم رفتیم تو اتاق دکتر
بعد از معاینه
تبریک میگم بچتون دختره
خیلی خوشحال شدم چون میدونستم تهیونگ دختر بیشتر از پسر دوست داره
باهم رفتیم بیرون ار مطب که گفت
یونا
یونا: هممم
بیا بریم خرید برا دخترموننننننن
یونا : باشه بابایییی
ته : دختر باباشه ولی یادت باشه یونا هیچوقت قرار نیست به تون بیشتر از تو توجه کنم باشه
یونا : باشه
پایاننننن
ادمین :بچه ها اینم دوست خوبم نوشته درخواست تک پارتی یا چند پارتی دارید بدید
درخواستی
وقتی حامله بودی
یونا : چشم هامو باز کردم با دیدن چهره تهیونگ لبخند به لبم اومد
تو این مدت که حامله بودم شکمم یکم بزرگشده بود و تهیونگ همش شکممو میبوسید
هر کاری کردم آقا از خواب بلند نمیشد پس با موهاش بازی کردم بعد چند دقیقه بیدار شد
تهیونگ : یونااا
یونا: همممم
تهیونگ: یونا بزار بخوابمممم
یونا: نهههه مگه قرار نبود بریم برا تائین جنسیت بچمون
تهیونگ یهو مث برق زده ها از جاش بلند شد انکار تازه ویندوزش بالا اومده بود و یادش اومده بود حامله ام
تهیونگ " باش کی باید بریم ؟
یونا : ساعت ۹
تهیونگ: الان ساعت چنده ؟
یونا : ۸
تهیونگ : پس پاشو آماده شو
یونا : ولی من نوتلا میخامممم
تهیونگ: ای وای باز هوس هاش شروع شدن
یونا : شنیدم ها
تهیونگ : غلط کردم به خدا تازه یه کارتن نوتلا تموم کردی چاگیا اگه همینجوری پیش بری ورشکست میشم
با این حرفش خونه پر از صدای خنده های یونا شد
یونا : نترس تو با اون سرمایه ات چطوری ورشکسته بشی
تهیونگ : ببینیم تهش میشن یا نه
یونا : اصن باهات قهرم
ته : یونا غلط کردم به خدا
یونا : فقط به یه شرط آشتی میکنیم
تهیونگ: برو بابا برا من شرط میزاره
که یهو ته یونا رو براید استایل بغل میکنه و از پله های خونه میبره پائین
یونا : ته ولم کن خودم میتونم راه برم
ته : نههههه میخاستی دختر خوبی باشی
یونا : تهیونگ اینقدر اذیتم نکن فراموش کردی من حامله ام برا بچه بده میفهمی
ته : باشه باشه گذاشتمت پائین
یونا : حالا بیا صبحونه بخوریم
ته : باشه چاگی
پرش به بعد از صبحونه
ته : یونا پاشو آماده شوووو
یونا : باشه بزار هین قاشق نوتلا رو بخورم
ته: عجله کن یکم
یونا : باشه بابایی
تهیونگ : کیوت خر
بیا اینو بپوش ( آوردن لباسی زیبا و خر ذوق شدن نویسنده )
یونا : ولی این ک....
ته: حرف نباشه یادت باشه هرچی من گفتم میپوشی و هرکاری که من گفتم میکنی
یونا: چشم بابایییی
پرش زمانی به سونوگرافی(چقد پرش زمان داریم)
یونا : باهم رفته بودیم تو مطب نوبت من شد و اسمم رو صدا زدن
کیم یونا
من و ته باهم رفتیم تو اتاق دکتر
بعد از معاینه
تبریک میگم بچتون دختره
خیلی خوشحال شدم چون میدونستم تهیونگ دختر بیشتر از پسر دوست داره
باهم رفتیم بیرون ار مطب که گفت
یونا
یونا: هممم
بیا بریم خرید برا دخترموننننننن
یونا : باشه بابایییی
ته : دختر باباشه ولی یادت باشه یونا هیچوقت قرار نیست به تون بیشتر از تو توجه کنم باشه
یونا : باشه
پایاننننن
ادمین :بچه ها اینم دوست خوبم نوشته درخواست تک پارتی یا چند پارتی دارید بدید
۴۳.۵k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.