p28ایدل شکسته
روز اجرای برگشت دریم ملودی
(اینجا باید ی توضیحی بدم ...خب بچه ها اینجا هیچکس جز اعضای بی تی اس و دریم ملودی و کمپانی جی وای پی هیچکی خبر نداره ک درریم ملودی قراره برگرده و قراره خیلی یهویی بیان روی استیج و اجرا کنن ی غافلگیری برای کل کیپاپ و فن هاست و جی وای پی فقط در این حد گفته ک برای فن های دریم ملودی غافلگیری دارن و هیچکی خبر از اجرایی دریم ملودی نداره)
(ا/ت)
اماده بودم و با استرس اشنایی پشت صحنه منتظر بودم (اسلاید دو و سه لباس و رنگ موی ا/ت)این استرس ببرای همه ی ایدلا عادی بود ...کاملا عادیه ک قبل اجرا استرس بگیری ولی من جلوی جمعیت زیاد عصبی میشم و این دردی بود ک خوندن و رقصیدن برام محوش میکرد ....بقیه ی اعضا هم استرس داشتن ولی من داشتم دیوونه میشدم همیشه قبل اجرا حمله ی عصبی میگرفتم کنار پشت صحنه ی تراس کوچیک بود درشو باز کردم تا هوایی بهم بخوره و حالم بهتر شه ....حس میکردم هر لحظه ممکنه از شدت استرس بالا بیارم ...
بادی ک لای موهام میپیچید ...یکم حالمو بهتر کرد ...چشممو بستم و دستمو روی لبه ی دیوار گذاشتم و نفس عمیقی کشیدم ....این همیشه ب استرسم کمک میکرد ...حتی شده برای چند دیقه
-هی اینجایی؟
برگشتم و دیدم یونگی توی چهارچوب در ایستاده
-همه جا رو دنبالت گشتم فکر کردم فرار کردی
لبخند کوچیکی زدم
+حالم اصلا خوب نیست
با نگرانی اومد نزدیک
-چی شده ؟میخوای برم یکی از استفا رو بیارم ؟
+نه منظورم اینه ک استرس دارم ....اصلا اماده نیستم ....حس میکنم گند میزنم...اگ وسط رقص بیوفتم چی ؟اگ زبونم موقع رپ بگیره؟اگ صدام خروسی شه؟اگ یهو متنو یادم رفت چی؟
-هی ...هی اروم باش
با لبخند دلگرم کنندش اومد سمتم و دستامو گرفت
-تو از پسش بر میای
اروم با دستش چونه مو گرفت بالا و ب چشمام نگاه کرد
-ب من نگاه کن .... من تمریناتو دیدم ..تو فوق العاده ای .... میتونی از پسش بر بیای ...من بهت اعتماد دارم ...مطمئنم میتونی ب بهترین شکل انجامش بدی ...فقط فرض کن همشون مثل تمرینه ...ب بقیه فکر نکن ...برای خودت بخون و برقص و دل فن هاتو خوشحال کن
وقتی حرفاش تموم شد محکم بغلم کرد و دستشو نوازش وار روی موهام کشید ....منم از خداخواسته سرمو ب سینش تکیه دادم و گذاشتم ارامشی ک بغلش بهم میداد تموم وجودمو بگیره ...تو این دو روز گذشته یونگی بیشتر مواقع پیشم بود و باهام وقت میگذروند ...بیشتر از چیزی ک میخواستم وابسته اش شده بودم و نمیتونسستم جلوشو بگیرم ....
از بیرون تراس صدا اومد و معلوم بود نزدیک اجراس
یونگی دستمو گرفت و لبخند دلگرم کننده ای زد
-بجنب...فن هات منتظر غافلگیریشونن
دستشو ممحکم گرفتم و با هم راه افتادیم...هیونبین تا دیدمون سریع دویید جلو
هیونبین ;هی دختر داششتیم دنبالت میگشتیم فکر کردم جا زدی و قراره 6 نفره اجرا کنیم
لبخندی زدم و مشتی ب شونش زدم
+من حتی اگ بمیرم هم روحم داره باهاتون اجرا میکنه
هیونبین همونطور ک شونه ی کبودشو میمالید گفت
*خب ما از این شانسا نداریم ....تو روحتم دردسر سازه
مشتمو بالا بردم
+کتک میخوای بچه ؟
هیونبین در حال فرار ;بزارش برای بعد اجرا الان استخونامو نیاز دارم
یونگی در حال خندیدن دستمو کشید و گفت پاشو بریم دیر شد رفتیم کنار دری ک ب صحنه راه داشت ...همه ی اعضا کنار درر منتظر بودن یونگی دستمو فشار داد
- تو از پسش بر میای اوکی؟
لبخندی زدم سر تکون دادم
-برو منتظرتن
دوباره سر تکون دادم و رفتم کنار اعضا ...از اونجا صدای مجری رو میشنیدم داشت راجبمون صحبت میکرد و صدای جیغ دریمر ها رو میشنیدیم ...قلبم از هیجان توی سینه میکوبید ...انگار میخواست بپره بیرون و تنهایی وسط استیج قر بده
ک یهو برق رفت و همه جا تاریک شد
توی تاریکی ب هم لبخند زدیم .....این هم جزوی از برنامه بود
سریع توی تاریکی رفتیم وسط استیج و استایل شروع رقصو گرفتیم نور همزمان با اهنگ روشن شد و صدای اهنگ kill this love توی کل سالن پیچید و حرکات ما شروع شد (با عذرخواهی از بلک پینک و بلینک های محترم باید ب اطلاع برسونم ک من خودم بلینک هستم و چون ب نظرم این اهنگ خیلی خفن بود و شروعش خیلی ب استایل این گروه میخورد این اهنگ رو برداشتم ....و اینجا تصور کنین ک این اهنگ مال این گروهه)این اهنگ رو اوایل دبیو گفتم و حالا بعد دوسال داشتیم اجراش میکردیم با ریتم شروع اهنگ حرکت اول رقصو کاملا هماهنگ زدیم ...اولش سالن از شوک سکوت خالی بود
ولی اونججا بود ک سالن از صدای تشویق منفجر شد
(اینجا باید ی توضیحی بدم ...خب بچه ها اینجا هیچکس جز اعضای بی تی اس و دریم ملودی و کمپانی جی وای پی هیچکی خبر نداره ک درریم ملودی قراره برگرده و قراره خیلی یهویی بیان روی استیج و اجرا کنن ی غافلگیری برای کل کیپاپ و فن هاست و جی وای پی فقط در این حد گفته ک برای فن های دریم ملودی غافلگیری دارن و هیچکی خبر از اجرایی دریم ملودی نداره)
(ا/ت)
اماده بودم و با استرس اشنایی پشت صحنه منتظر بودم (اسلاید دو و سه لباس و رنگ موی ا/ت)این استرس ببرای همه ی ایدلا عادی بود ...کاملا عادیه ک قبل اجرا استرس بگیری ولی من جلوی جمعیت زیاد عصبی میشم و این دردی بود ک خوندن و رقصیدن برام محوش میکرد ....بقیه ی اعضا هم استرس داشتن ولی من داشتم دیوونه میشدم همیشه قبل اجرا حمله ی عصبی میگرفتم کنار پشت صحنه ی تراس کوچیک بود درشو باز کردم تا هوایی بهم بخوره و حالم بهتر شه ....حس میکردم هر لحظه ممکنه از شدت استرس بالا بیارم ...
بادی ک لای موهام میپیچید ...یکم حالمو بهتر کرد ...چشممو بستم و دستمو روی لبه ی دیوار گذاشتم و نفس عمیقی کشیدم ....این همیشه ب استرسم کمک میکرد ...حتی شده برای چند دیقه
-هی اینجایی؟
برگشتم و دیدم یونگی توی چهارچوب در ایستاده
-همه جا رو دنبالت گشتم فکر کردم فرار کردی
لبخند کوچیکی زدم
+حالم اصلا خوب نیست
با نگرانی اومد نزدیک
-چی شده ؟میخوای برم یکی از استفا رو بیارم ؟
+نه منظورم اینه ک استرس دارم ....اصلا اماده نیستم ....حس میکنم گند میزنم...اگ وسط رقص بیوفتم چی ؟اگ زبونم موقع رپ بگیره؟اگ صدام خروسی شه؟اگ یهو متنو یادم رفت چی؟
-هی ...هی اروم باش
با لبخند دلگرم کنندش اومد سمتم و دستامو گرفت
-تو از پسش بر میای
اروم با دستش چونه مو گرفت بالا و ب چشمام نگاه کرد
-ب من نگاه کن .... من تمریناتو دیدم ..تو فوق العاده ای .... میتونی از پسش بر بیای ...من بهت اعتماد دارم ...مطمئنم میتونی ب بهترین شکل انجامش بدی ...فقط فرض کن همشون مثل تمرینه ...ب بقیه فکر نکن ...برای خودت بخون و برقص و دل فن هاتو خوشحال کن
وقتی حرفاش تموم شد محکم بغلم کرد و دستشو نوازش وار روی موهام کشید ....منم از خداخواسته سرمو ب سینش تکیه دادم و گذاشتم ارامشی ک بغلش بهم میداد تموم وجودمو بگیره ...تو این دو روز گذشته یونگی بیشتر مواقع پیشم بود و باهام وقت میگذروند ...بیشتر از چیزی ک میخواستم وابسته اش شده بودم و نمیتونسستم جلوشو بگیرم ....
از بیرون تراس صدا اومد و معلوم بود نزدیک اجراس
یونگی دستمو گرفت و لبخند دلگرم کننده ای زد
-بجنب...فن هات منتظر غافلگیریشونن
دستشو ممحکم گرفتم و با هم راه افتادیم...هیونبین تا دیدمون سریع دویید جلو
هیونبین ;هی دختر داششتیم دنبالت میگشتیم فکر کردم جا زدی و قراره 6 نفره اجرا کنیم
لبخندی زدم و مشتی ب شونش زدم
+من حتی اگ بمیرم هم روحم داره باهاتون اجرا میکنه
هیونبین همونطور ک شونه ی کبودشو میمالید گفت
*خب ما از این شانسا نداریم ....تو روحتم دردسر سازه
مشتمو بالا بردم
+کتک میخوای بچه ؟
هیونبین در حال فرار ;بزارش برای بعد اجرا الان استخونامو نیاز دارم
یونگی در حال خندیدن دستمو کشید و گفت پاشو بریم دیر شد رفتیم کنار دری ک ب صحنه راه داشت ...همه ی اعضا کنار درر منتظر بودن یونگی دستمو فشار داد
- تو از پسش بر میای اوکی؟
لبخندی زدم سر تکون دادم
-برو منتظرتن
دوباره سر تکون دادم و رفتم کنار اعضا ...از اونجا صدای مجری رو میشنیدم داشت راجبمون صحبت میکرد و صدای جیغ دریمر ها رو میشنیدیم ...قلبم از هیجان توی سینه میکوبید ...انگار میخواست بپره بیرون و تنهایی وسط استیج قر بده
ک یهو برق رفت و همه جا تاریک شد
توی تاریکی ب هم لبخند زدیم .....این هم جزوی از برنامه بود
سریع توی تاریکی رفتیم وسط استیج و استایل شروع رقصو گرفتیم نور همزمان با اهنگ روشن شد و صدای اهنگ kill this love توی کل سالن پیچید و حرکات ما شروع شد (با عذرخواهی از بلک پینک و بلینک های محترم باید ب اطلاع برسونم ک من خودم بلینک هستم و چون ب نظرم این اهنگ خیلی خفن بود و شروعش خیلی ب استایل این گروه میخورد این اهنگ رو برداشتم ....و اینجا تصور کنین ک این اهنگ مال این گروهه)این اهنگ رو اوایل دبیو گفتم و حالا بعد دوسال داشتیم اجراش میکردیم با ریتم شروع اهنگ حرکت اول رقصو کاملا هماهنگ زدیم ...اولش سالن از شوک سکوت خالی بود
ولی اونججا بود ک سالن از صدای تشویق منفجر شد
۱۴.۵k
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.